گلزنهای تازهنفس
گفتوگو با آدمهای مطلع درباره اعتیاد دانشآموزان نوجوان
ظاهرا اوضاع خیلی بیشتراز حد تصور تغییر کرده و کارهای خلاف زمان دانشآموزی ما در برابر خلافهای نسل فعلی اصلا به حساب نمیآید. اگر ما بهخاطر خوردن خوراکی سر کلاس و ننوشتن مشق تنبیه میشدیم، دهه هشتادیها بهخاطر مصرف موادمخدر صنعتی و سنتی توبیخ میشوند. هر سال هم وضعیت وحشتناکتر میشود و تنها اقدامی که در سالهای اخیر شاهدش بودیم، ممنوعیت اعلام آمار بود! در این گزارش با یک مشاور دبیرستان پسرانه که با وجود جوانی، سابقه زیادی در کار آموزشی دارد و با مادر یک دانشآموز نوجوان گفتوگو کردهایم.ظاهرا اوضاع خیلی بیشتراز حد تصور تغییر کرده و کارهای خلاف زمان دانشآموزی ما در برابر خلافهای نسل فعلی اصلا به حساب نمیآید. اگر ما بهخاطر خوردن خوراکی سر کلاس و ننوشتن مشق تنبیه میشدیم، دهه هشتادیها بهخاطر مصرف موادمخدر صنعتی و سنتی توبیخ میشوند. هر سال هم وضعیت وحشتناکتر میشود و تنها اقدامی که در سالهای اخیر شاهدش بودیم، ممنوعیت اعلام آمار بود! در این گزارش با یک مشاور دبیرستان پسرانه که با وجود جوانی، سابقه زیادی در کار آموزشی دارد و با مادر یک دانشآموز نوجوان گفتوگو کردهایم.
بالای شهر، پایین شهر
مشاورها معمولا نزدیکترین افراد کادر مدرسه به بچهها هستند؛ آنها نه مشغول مدیریتکردن هستند و نه مثل ناظمها وظیفه نظارتکردن و تذکردادن را دارند. «امیر» یک مشاور مدرسه است که در پایههای هفتم تا نهم فعالیت میکند و تاکنون با موارد زیادی از سوژههای گزارش ما (دانش آموزان مصرف کننده موادمخدر) برخورد داشته است: «به نظر من، منطقه زندگی خیلی در این مسئله تاثیرگذار است.
مصرف مواد مخدر در دانش آموزان پایین شهر
من قبلا در یکی از مناطق جنوبی تهران با دانشآموزان کار کردهام. در آنجا چون بچهها مشکل اعتیاد را با تمام وجود لمس کردهاند و خیلی اوقات والدین و اطرافیانشان درگیر اعتیاد بودهاند، خودشان سمت مواد مخدر نمیروند
»؛ البته در مورد قلیان وضع فرق میکند و امیر میگوید که برای بچهها خیلی عادی بوده و بچههای 13 تا 15 ساله زمان زیادی را در قهوهخانه میگذراندند: «
مصرف مواد مخدر در دانش آموزان بالای شهر
بعد از کار در جنوب تهران، دو سال در شمال تهران کار کردم که در آن فضای دانشآموزان بهطورکلی عوض میشد و به سمت مواد مخدر صنعتی گرایش داشتند. یک اردوی مشهد داشتیم که در آن بعضی از دانشآموزان پایه سوم دبیرستان با خودشان «گل» آورده بودند و در اتاقهایشان مصرف میکردند.» ماجرا تا همینجا به قدر کافی فاجعهبار است، ولی چیزی که آن را وحشتناکتر میکند، واکنش مدیر دبیرستان است:
«من و بقیه مشاورها میخواستیم جلویشان را بگیریم، ولی متاسفانه مدیر مدرسه اجازه نداد که اقدام کنیم و گفت که فقط این در را ببندید که این چند نفر بیرون نیایند و بقیه بچهها آنها را نبینند!» این مشاور و معلم جوان میگوید که در برخی مدارس غیردولتی بهخاطر ازدستندادن دانشآموز و به تبع آن شهریه، کادر مدرسه وارد چنین موضوعاتی نمیشوند: «شاید اگر گزارش بدهند هم والدین بگویند حتما مدرسه ایرادی دارد که بچه ما به موادمخدر گرایش پیدا کرده است.»
تجاهل عامدانه نسبت به مصرف مواد مخدر توسط دانش آموزان
رفاقت مشاور با دانشآموز یکی از اصول مهم مشاوره است که نباید زیر پا گذاشته شود: «یک بار مدرسه اقدام کرده بود و به پدر یک دانشآموز که استعمال مواد مخدر داشت، گفته بود که ما فرزندت را دیدهایم که سیگار میکشد. این کار را بهخاطر اینکه ارتباط با دانشآموز حفظ شود و درعینحال به والدین هم اطلاع داده شود، کردند. جالب است که پدر دانشآموز گفته بود که من خودم در جریان هستم!» امیر میگوید در همان مدرسهای که مصرف گل سابقه داشته، سیگارکشیدن دانشآموزان نیز اتفاق افتاده است: «در آن مدرسه یک ساختمان داشتیم که از کلاسهایمان جدا و مخصوص کارهای اداری بود. بعدازظهر که کسی نبود، یکی دو مورد مصرف سیگار را در آن ساختمان دیده بودیم
مصرف مواد مخدر در دانش آموزان مرکز شهر
.» پس از تجربیات شمال و جنوب تهران، حالا امیر در مرکز تهران مشغول به کار است و مشکلات این چنینی را کمتر میبیند: «فقط یکبار یکی از بچهها را دو تا کوچه بالاتر از مدرسه در حال مصرف سیگار دیده بودند که اولیاء او هم گفتند در جریان هستیم و اشکالی ندارد؛ البته چون هر بار که میرفت، یکیدو تا از بچههای دیگر را هم با خودش میبرد، او را اخراج کردیم، اما با اخراج یک دانشآموز طبیعتا مشکل حل نمیشود و باید فکری اساسیتر کرد.»
پدر، مادر، شما متهمید!
خیلیوقتها اعتیاد مربوط به خود دانشآموزان نیست و والدینشان بهدلیل مصرف موادمخدر مشکلاتی را برای فرزندانشان ایجاد میکنند: «اخیرا یکی از دانشآموزانم با این مسئله دست به گریبان است و چند بار که پدرش را خواستهام، به من گفته که مگر بابای من باید بیرون از خانه هم برود؟ یعنی پدر همیشه در خانه و در حال مصرف مواد مخدر است و این پسر همیشه با مادرش به مهمانی و مسافرت و... میرود.» اما ظاهرا مادر این نوجوان تلاشهای زیادی برای تربیت او کرده و او از نظر شخصیتی بسیار خوب و بااخلاق است: «
خدا را شکر از پدرش تاثیر زیادی نگرفته، ولی مشکلی که دارد این است که در ارتباطاتش با بقیه بچهها کمی محدود است و سخت ارتباط میگیرد. در کل با دوسهنفر دوست است و روی انتخاب دوست خیلی حساسیت نشان میدهد.» امیر به یک مورد دیگر هم اشاره میکند؛ دانشآموزی که پدرش به دلیل اعتیاد میترسیده از دو کیلومتری مدرسه رد شود: «ظاهرش مشخص بود و نمیخواست آبروی فرزندش برود؛ این را مادر دانشآموز به من گفت. این باعث شده بود دانشآموز کمی دچار مشکلات رفتاری باشد.»
متاسفانه مشکل اعتیاد گاهی هم برای مادر خانواده پیش میآید که میتواند ضررهای جبرانناپذیری برای نوجوان داشته باشد؛ البته موردی که این مشاور جوان ذکر میکند، به اعتیاد مادر یکی از دانشآموزان به مشروبات الکلی مربوط است: «البته این مادر اجازه نمیدهد فرزندش الکل مصرف کند و به همین دلیل کل فکر و ذکر نوجوان این است که چطور یک لیوان مشروب مصرف کنم و ببینم چه حسی دارد. چون پدر هم ندارد، اینقدر گوشهگیر شده که فقط دنبال فرارکردن و پیچاندن است.
نقش والدین در جلوگیری از اعتیاد فرزندان
در چنین شرایطی نقش والدین خودش را نشان میدهد و پدر و مادر، اگر خودشان مصرفکننده مواد مخدر نباشند، میتوانند جلوی اعتیاد فرزندانشان را بگیرند. «زهرا» مادر جوانی است که پسر 14سالهاش در معرض خطر نوعی از مواد مخدر قرار گرفته است: «یکی از همکلاسیهای پسرم قرص روانگردان با خودش آورده بود و گفته بود که اگر شب امتحان بخوری، بهتر میتوانی درس بخوانی.» سوال اصلی اینجاست که یک نوجوان چطور به چنین مادهای دست پیدا کرده است: «
خودش میگفت از پدرم میگیرم؛ ولی وقتی من به پدرش زنگ زدم، خبر نداشت؛ درنهایت به خیر گذشت و چون زود متوجه شدم، اجازه ندادم فرزندم این قرص را مصرف کند. ولی ظاهرا آن نوجوان قبلا سابقه مصرف داشته و حتی چند باری هم در مدرسه دعوا راه انداخته بود.» به نظر زهرا، پولداربودن پدر این دانشآموز باعث شده که مسئولان مدرسه او را اخراج نکنند: «
نقش مدارس غیردولتی در گسترش اعتیاد بین دانش آموزان
متاسفانه در برخی مدارس غیردولتی فقط به پول فکر میکنند و هر کس شهریه را نقد پرداخت کند، از هر تهدیدی در امان است. ولی بهمحض اینکه برای یک دانشآموز که وضع مالیاش خوب نیست، مشکلی به وجود بیاید، فورا عذرش را میخواهند؛ یکی دو مورد پیش آمده و به عینه دیدهایم که همینطور بوده است. در مورد همین پسر، با اینکه من چندینبار پیش مدیر مدرسه رفتم و حتی قرص را بهعنوان مدرک با خودم بردم، خبری از اخراج این دانشآموز نشد
روانشناسی به مثابه یک راهحل برای پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان
.» زهرا میگوید که بهترین کار برای جلوگیری از رخدادن چنین حوادثی استفاده از مشاور روانشناس در مدارس است: «مدرسه پسر من غیردولتی است و هزینه زیادی را هم به خانوادهها تحمیل میکند؛ فکر میکنم لازم است با این همه هزینه دریافتی، از یک روانشناس هم در مدرسه استفاده کنند؛ یک مشاور که هم با بچهها رفیق باشد و هم بتواند آنها را نسبتبه آسیبهای اجتماعی و اخلاقی آگاه کند.» البته روانشناسی که چنین نقشی را ایفا میکند، باید نسبتبه مشکلات اجتماعی هم شناخت داشته باشد و بهعنوان مثال یک روانشناس اجتماعی میتواند گزینه مناسبی باشد.
نویسنده : محمد وفایی