menu button
سبد خرید شما
نوستالوژی دهه‌ی شصتی‌ها (مصطفی رحماندوست)
محمد معینی  |  1402/03/31  | 
گفت‌وگو با «مصطفی رحماندوست» به بهانه‌ی تولد هفتادو‌سه سالگی آقای شاعر

نوستالوژی دهه‌ی شصتی‌ها (مصطفی رحماندوست)


  • آقای مصطفی رحماندوست نسلی که با شعرهای شما بزرگ شده، الان در آستانه‌ی میان‌سالی قرار دارد و خیلی از آن‌ها پدر و مادر هم شده‌اند. این ارتباط نوستالوژیک بین بچه های دیروز نسبت به خودتان و آثارتان را چطور می‌بینید و از اینکه بخشی از خاطره‌ی جمعی نسل متولد دهه‌ی شصت هستید چه حسی دارید؟

مصطفی رحماندوست: حس بدی که نیست. وقتی این همه دوست ندیده و دیده داشته باشید، عالی است. حس می‌کنم لبخندی هست که بگوید سلام! من هم با لبخندی می‌گویم علیک سلام. به‌خصوص در نمایشگاه‌ها می‌بینم که مثلا پدر یا مادر بچه‌هایشان را می‌آورند؛ بچه‌ای که شاید مانند پدر و مادر به این نقطه نرسیده است که نوستالوژی‌شان شوم

.

  • آقای مصطفی رحماندوست عزیز با گذشت این چند سال و چند دهه، خوب که دقت کنیم می‌بینیم به رغم اختلاف سنی بین شما با کودکان و نوجوانان نسل‌های جدید، هنوز با آن‌ها ارتباط دارید. این ارتباط را چطور حفظ کرده‌اید؟ آیا حس آن از درونتان بر‌می‌آید؟

مصطفی رحماندوست: این دیگر راز کوچکی من است؛ من بزرگ نشده‌ام. هنوز هم بچه‌ها را که در پارک می‌بینم دلم می‌خواهد با آن‌ها بازی کنم و هنوز هم وقتی بچه‌ها بازی می‌کنند، سعی می‌کنم از حرف‌زدن و پریدن آن‌ها موسیقی شعر و سوژه شعرم را بگیرم. تلاشم بر این است که خیلی از بچه‌ها عقب نمانده باشم. تابع هیچ قانون خاصی هم که این‌طور برای بچه‌ها باید حرف زد، نیستم و معتقدم بچه‌ها عوض می‌شوند و سلیقه‌هایشان تغییر می‌کند. من هم اگر می‌خواهم برایشان بگویم، باید قدری عوض شوم

.

  • آقای مصطفی رحماندوست عزیز این‌طور‌که من برداشت کردم، یعنی تعامل با بچه‌ها و پیوند با جهان کودکی موضوعی ورای اختلاف سنی است.

مصطفی رحماندوست: حتما همین طور است. این را در پرانتز بگویم که کسی که سنش بالا می‌رود، کودکی‌هایش بیشتر هم می‌شود. این کمک‌کننده است. برای همین است که بچه‌ها با پدربزرگ‌هایشان بیشتر جور هستند تا با پدر و مادرشان. مهم‌تر از این، از نظر روان‌شناسی فکر می‌کنم خلاقیت یعنی کودکی و تا آدم کودکی خود را زنده نکند، هیچ هنرمندی نمی‌تواند خلاق باشد. بچه‌ها هستند که بین پدیده‌های ناشناخته ارتباط برقرار می‌کنند و پدیده‌های شناخته را به‌گونه‌ای ناشناخته به هم پیوند می‌دهند و این یعنی خلاقیت

.

  • در اوضاع قمر در عقرب کنونی و گرانی‌های اقتصادی، شما هم حتما مسئولیت خانواده‌ی خود را دارید و بخشی از جامعه و درگیر برخی مشکلات هستید. چطور از این‌ها عبور می‌کنید؟

مصطفی رحماندوست: عبور نمی‌کنم. من هم مانند همه‌ی شما درگیر مسائل اقتصادی و سیاسی و فکری هستم. من هم آرزوهای بلند بالایی داشتم که به حقیقت نپیوسته و رنج می‌کشم. اما وقتی به این افکار پروبال می‌دهم، احساس می‌کنم که از توان می‌افتم و دیگر نمی‌توانم بنویسم. از طرفی می‌گویم بچه‌ها باید توان و امید زندگی کردن و ساختن فردا را داشته باشند. اینجا به نوعی فداکاری دست می‌زنم و گرفتاری‌های بزرگسالی خودم را رها می‌کنم. گاهی مانند بچه‌ها می‌رقصم تا برای فردا انرژی داشته باشم و بتوانم اوضاع بهتری را رقم بزنم

.

  • آقای مصطفی رحماندوست عزیز تصورتان این است که ما باید همچنان منتظر ادامه‌ی این روند از طرف شما باشیم؟

مصطفی رحماندوست: این بستگی به لطف خدا دارد که بتوانم همچنان بنویسم. من سعی خودم را می‌کنم. الان مانند همه، صبح‌‌ها به سر کار می‌آیم و عصر به خانه می‌روم. کارم هم نوشتن و خواندن است. ولی خودم را موظف می‌دانم که باری به هر جهت به کار نپردازم و با برنامه بخوانم و بنویسم. بچه‌های امروز هم برایم مانند بچه‌های دیروز هستند و حرف زدن با آن‌ها برایم جذاب است. خدا این توان را به من داده است تا از معاشرت با بچه‌ها لذت ببرم.

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

footer background