اخبار خوب درباره اشتباهکردن
همه ما دوست داریم حق با خودمان باشد؛ اینطور نیست؟ وقتی دیگران نظر ما را درباره چیزی تایید میکنند، از پیداکردن سریعترین مسیر در مرکز شهر گرفته تا شناخت بهترین کلاس یوگا و هرچه که از درستی آن اطمینان داریم، برای مدتی از خودمان مطمئن میشویم؛ اما اگر هدفتان این است که زندگی خود را با مهارت بیشتر کاوش کنید و دانش و خرد خود را افزایش دهید، خوب است گاهی به تردیدهای خود اقرار کنید و بگویید که جواب را نمیدانید یا خیلی ساده اشتباه کردهاید.
اشتباهکردن چه ایرادی دارد؟
سالها پیش عضو یک گروه کر حرفهای بودم. رهبر گروه به هر کدام از اعضا گفته بود که حین تمرین، اگر یک نت را اشتباه خواندند، با یکبار بالا و پایین بردن دست خود حین خواندن به او علامت دهند؛ به عبارت دیگر، بههمه حق اشتباهکردن دادهشده بود و با بالا و پایین بردن دست از کسی چیزی کم یا به کسی چیزی اضافه نمیشد. از آن زمان همیشه آرزو داشتم کاش میشد بههمین سادگی و بدون هیچ آسیب و احساس شرمندگی، اشتباه کرد!
اما ما اغلب حالت دفاعی و انکار بهخودمان میگیریم: «من این کار رو نکردم؛ کار من نبود!» به این امید که آماج حملات دیگران قرار نگیریم. یا پشیمانی و حسرت و خجالت آنچنان ما را از پای درمیآورد که درنهایت نمیتوانیم راحت بگوییم: «بله؛ متوجه شدم!» و مسئله را رها کنیم. هوشیاری روی موج کنجکاوی سوار است؛ یعنی باید برای توجه به این نکته که شاید شما تمام حقایق را ندانید، اشتیاق نشان دهید و از آن استقبال کنید تا بتوانید از واقعیت سردربیاورید. این اساس و بنیان رشد، سازگاری و انعطافپذیری بوده و همین است که گونه بشر را زنده نگه داشته است.
روش صحیح اشتباهکردن
مهارت در اشتباهکردن به ما اجازه میدهد با روشی قدرتمند خودمان را آرام کنیم؛ گرچه نیاز به تمرین دارد. لحظهای را بهیاد بیاورید که احساس میکردید دارید اشتباه میکنید. شاید در یک جمع مثالی زدهاید که بعدا معلوم شده کاملا غلط بوده یا به قول و وعده خود عمل نکردهاید. کلید توقف را فشار دهید و به آنچه رخ داده است، نگاه دقیقتری بیندازید. نفس عمیق بکشید و سعی کنید آن لحظهای را که متوجه اشتباه خود شدهاید، بهخاطر بیاورید. بدن شما به این فکر یا خاطره چگونه واکنش نشان میدهد؟ کنجکاوی یعنی زمانیکه با تجربه آگاهی از اشتباه خود مواجه میشوید، در اتفاقاتی که درونتان رخ میدهند، کاوش و جستوجو کنید. ابتدا سراغ مظنونین همیشگی، یعنی فک، شکم و شانهها بروید؛ چه احساسی دارید؟
خیلی ساده میتوانید حضور فعال داشته باشید و بدن خود را در زمان مواجهه احساس کنید. شاید معذب شوید، اما تماس و نزدیکشدن به تجربیات فردی خودتان، بخشی از مدیریت سلامت است. تمرین با این چالشهای کوچک میتواند شما را نرمتر کرده و اشتیاقتان را برای شنیدن هر آنچه از آن اطلاع و آگاهی ندارید، افزایش دهد. به علاوه، احتمالا در پایان روز متوجه میشوید که همهچیز روبهراه است.
یک نگرش آگاهانه ما را متوجه میکند که اشتباهکردن بهتنهایی مشکلساز نیست؛ مشکلات زمانی نمود پیدا میکنند که تصمیم میگیریم اشتباهات خود را پس بزنیم و خاموش شویم. درواقع کشف اینکه اشتباه کردهایم به ما فرصت رشدکردن میدهد! اینگونه است که میآموزیم و درس میگیریم. زمان و تمرین لازم است تا جلوی نیاز خود به حقبهجانببودن را بگیریم. اما حتی اگر کمی هم جلوی آن را بگیرید، درها را بهسوی فرصت برقراری روابط صمیمانهتر با خودتان باز کردهاید و کمتر میترسید مبادا حرفی که میزنید یا کاری که انجام میدهید، غلط از آب دربیاید. وقتی یاد میگیریم در عین قدرت، اشتباه کنیم، فرصتهای رشد، بلوغ و بیداری فراهم میشوند و از اینکه تمام جوابها را نمیدانیم، لذت میبریم.