گاهي با هم باشيد؛بدون مزاحم!
مردي چندين دختر و پسر داشت. اما هر وقت ميخواست براي تفريح جايي برود، دوستان و فاميل را هم صدا ميزد و به شكل گروهي و دستهجمعي تفريح ميكرد. روزي آن مرد نزد شيوانا آمد و با تعريف و تمجيد از خود گفت: "استاد! ميبينيد من چقدر خانواده دوست هستم. هر هفته آنها را براي تفريح و تفرج همراه دوستان و آشنايان ديگر به گردش ميبرم و يا به مسافرتهاي طولاني و دستهجمعي ميرويم!"
شيوانا سري تكان داد و گفت: "يكي دو بار اشكالي ندارد! اما اگر در هر مسافرت و تفريحي، ديگران را هم به دنبال خودت ميكشاني، اين نشان ميدهد كه تو در حق خانوادهات ظلم ميكني و نميتواني تنهايي از با هم بودن كنار خانواده و از زندگي خانوادگي لذت ببري. تو در اين مسافرتها با دعوت از ديگران بين خودت و همسر و بچههايت فاصله مياندازي در حالي كه اشخاص خانوادهدوست از هر فرصتي استفاده ميكنند تا در كنار خانواده خود هر چند كه كوچك هم باشد با هم بودن را تجربه كنند!"