بهزیستی شغلی چیست؟
تقویت اتمسفر مثبت در سازماني
سبک زندگی، یک شیوهی مشخص و قابلمشاهده از زیستن است و رد پای این شیوه در جایجای زندگی فرد به وضوح دیده میشود؛ مثلا در ارتباط او با شغلش، کالاهایی که میخرد، خدماتی که استفاده میکند و در عادتهای رفتاری و سایر مشخصههایی که «قابلمشاهده هستند» ظهور و بروز پیدا میکند.
همانطورکه سبک زندگی طی دهههای اخیر دگرگون شده و مشکلاتی رواج یافته که شکل و ماهیتشان با مسائلی که بشر بهشکل سنتی و تاریخی درگیر آنها بوده، فرق دارد، سبک و سیاق مشاغل هم از این تغییر و دگردیسی مصون نبوده است. بهنظر میرسد بههمپیوستن سبک معاش جدید با سبک و شیوهی زندگی جدید، انسان مدرن را آبستن مشکلات تازهای کرده است؛ مانند فرسودگی شغلی، نارضایتی شغلی، ناامنی شغلی، استرس شغلی، کمبود یا بیمهارتی در شغل و .... که درنهایت به کاهش سطح سلامتی و بهزیستی فرد منجر میشوند.
مثلا تحرک انسان امروزی بسیار کمتر از انسانهای چند قرن یا چند هزارهی قبل است و انسان امروزی بخش زیادی از زمان خود را به مشاهدهی صفحهی نمایش لپتاپ، موبایل و ... اختصاص میدهد. سهم مواد نگهدارنده در رژیم غذایی انسان امروزی بسیار زیاد است؛ او در فضاهای اشتراکی کار میکند، با طوفان اطلاعات روبهروست، رقابت و استرس زیادی دارد و زمان و کمبود آن پیوسته برایش اضطرابآور است. گویی بازی انسان و زندگیاش عوض شده است. مشاهدهی همین تغییرات باعث شد که متخصصان سلامت به مفهوم بهزیستی شغلی توجه کنند، به سراغ این موضوع بروند و در سبک زندگی شغلی افراد دقتورزی کنند.
«هیچکس در بستر مرگ خود افسوس نمیخورد که ای کاش مدت زمان بیشتری را در محل کارش سپری کرده بود!»
حکایت ما انسانها با زندگینکردنمان حکایت تلخی است که شاید بیانش اندکی تالم و افسوس را به چهرهمان بیاورد، اما بیتردید واقعیتی عمیق در پس آن نهفته است. بهعبارتی، نگرش، احساس، کلام و عملکرد مطلوب و شادیآفرین هر کدام از ما تابعی از سطح بالای بهزیستی در محل کارمان است، زیرا بیشتر ما ساعتهای زیادی را و شاید هم بهترین ساعتهای روزمان را جایی خارج از خانه و درکنار افرادی غیرخویشاوند سپری میکنیم. محل کار شاید برای بعضی از ما خانهی اولمان باشد و بیشترین اوقات را، نه با همسر و پارتنر و فرزند و ...، بلکه با همکارانمان بگذارنیم.
این خانه نیز مانند هر فضای دیگری میتواند چیزی به سلامت روان و جسم ما اضافه کرده یا از آن کم کند. بهزیستی شغلی یکی از انواع بهزیستی است که به توانایی فرد برای داشتن احساس خوب از کار و انجام وظایف و مسئولیتهای محوله به سیاقی اثربخش اشاره دارد که گاه به مدل ارتباط ما با شغلمان یا مدل ارتباط شغل با ما بستگی دارد. بهزیستی شغلی به داشتن روابط سالم، مثبت و پایدار با همزیستانمان در محیط کار ربط دارد؛ همزیستانی بالاتر، پایینتر و همسطح بهلحاظ دانش، تخصص و اقتصاد. بهدنبال آنهم ارتباطهای همدلانه، دوستانه و محترمانه در بستری امن و بهصورت متقابل، سرمنشأ ايجاد حس و حال مثبت، اشتياق كاري و بهزيستي همه جانبه ميشود.
انسان با ارضاي نيازهاي اساسي خود احساس شايستگي، استقلال، ارتباط با ديگران، خودبسندگي، رشد، زندگي هدفمند، معنا و مقصود داشتن، دنبالكردن اهداف دلخواه، خودشكوفايي و برتريطلبي ايجاد ميكند و همهی اینها مهرههای تسبیح سلامتی و بهزیستی آدمیاند که درنهایت بار و بر آن بهرهوری و توسعه است که باید هم به حضورش و هم به غیبتش هشیار باشیم.
سبک شغل و محيطي كه فرد در آن مشغول بهكار است، به دو شكل دروني و بيروني بر او تاثيرگذار است. به بيان ديگر، از يكسو ميزان قدرت و توانایی کسبوکار یا سازمان به شخص احساس تأثيرگذاري و خودارزشمندي ميدهد و از سوي ديگر، فضاي مطلوب حاكم بر محيط درون سازمان حس و حال مثبتي در انجام كارها ايجاد ميكند. برنامههایی که به تقویت این دو میپردازند بهطور حتم بر بهزیستی فرد و کسبوکار اثری دوسویه خواهند گذارد و ازآنجا که هر فردی از شغل خود هويت ميگيرد، با احساس سربلندی در شغل و پیشهی خود احساس ارزشمندی کلی فرد افزایش یافته و شکوفایی پتانسیلهای عملکردی تسهیل میشود.
در تقویت اتمسفر درونسازماني مثبت، پشتيباني و حمايت همکاران از یکدیگر و حمایت سازمان از همهی کارمندان ارزشی است بنیادی؛ یعنی اعتماد فرد به سازمان و سازمان به فرد که امنیت و آرامش ذهني و روانی را به ارمغان ميآورد. بر همین اساس، انسان رشدیافتهی اجتماعی و شاغل به مهارتهایی مجهز است تا نه تنها با خود، بلکه با غیر خود نیز با شفقت و مهربانی همکاری و همیاری کند. پس بیایید به جریان توقفناپذیر ارتباط، از هر نوعی که باشد و در هر فضایی که باشد، نگاهی از سر بهزیستی بیندازیم تا شاید قدرت ارتباط را برای انسان اجتماعی تعلقدوست جدی بگیریم.
انسان اجتماعی مهارتمند، وقتي در جو شغلی سالم فعاليت داشته باشد، اشتیاق جهانشمول کمک و خدمترسانی بههمنوع و کسب درآمد به او احساس مفيد و ارزشمندبودن میدهد. پذیرش مسئولیت در قبال جامعه و آمادگی برای هزینهکردن از منابع خود برای جامعه و تعامل سالم و دوسویهی متعادل با دیگران (بهشکلی که نه ما مورد سوءاستفاده قرار بگیریم و نه دیگران را مورد سوءاستفاده قرار دهیم) به سلامت اجتماعی کمک میکند و با قدرت کسبشده از همین مسیر، مشکلات زندگیامروزی برطرف میشود.
جمعبندی
لذا در مبحث مسیر معاش باید گفت ما در حیات کوتاه زمینیمان هنگامی سلامت و عافیت مییابیم که مهارت ارتباط موثر، همدلی، همکاری، تخصص و انتخاب فضای شغلی سالم را توشهی راه کنیم تا زندگی برایمان استمرار زندهبودن در مقابل استمرار مردهبودن نباشد و در بستر مرگ، از زندگی نزیستهمان دچار ملال و افسوس نباشیم و لحظاتی را که در مقام کارمند، مدیر، همکار و ... هستیم، لحظاتی درخشان از بودن جسم و جانمان باشد.
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت هستی ما نیستی است
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش