آیا جراحی زیبایی به افراد احساس بهتری میدهد؟
من خیلی به آینه نگاه نمیکنم ولی برخی از دوستانم حتی در راهروی منزلشان آینه دارند و هر از چند گاهی چهره خود را از نزدیک در آنها میبینم. از افتادگی گوشه پلکهایم راضی نیستم ولی مجبور هم نیستم این تغییر ناشی از سن را بپذیرم. جراحی زیبایی دیگر عادی شده و هر سال که میگذرد انواع و اقسام این جراحیها از گذشته بیشتر در دسترس است. به عبارت دیگر ما داریم با به تاخیر انداختن عوارض بالا رفتن سن و دستکاری در بدن افراد کم سن و سال با هدف دلخوش کردن آنها، عادت میکنیم. طبق آمار انجمن جراحان زیبایی بریتانیا در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ حدود ۱۰ هزار و ۷۰۰ عمل جراحی از این دست در بریتانیا انجامشده است. ده سال بعد تعداد جراحیها به بالای ۵۰ هزار مورد رسید که بیشتر موارد جراحی بزرگ کردن پستان بوده است.
چرا مردم به جراحی زیبایی روی میآورند؟
در فرهنگ معاصر ما فشار برای جوان و زیبا بهنظر رسیدن رو به افزایش است، بهویژه برای زنان که هنوز هم بهخصوص در محیط کار براساس ظاهرشان قضاوت میشوند. رسانهها هم مملو از برنامههای مربوط به تغییر و بهبود ظاهر است که جراحی زیبایی را تقدیس میکنند و هر نسلی که میگذرد ستارههای مشهور فیلم و موسیقی جوانتر و سرحالتر بهنظر میرسند.
فرهنگ ما، نیمهآگاهانه یا شاید هم نهچندان نیمهآگاهانه، احساس مردم در مورد خودشان و ظاهرشان را تغییر میدهد. مردم واقعا باور دارند که اگر از این هنجارهای فرهنگی تبعیت کرده و خود را بیشتر با آنها منطبق کنند زندگی موفقتر و شادتری خواهند داشت.
در مجموع ۸۵ درصد کسانی که تحت عمل زیبایی قرار میگیرند زنان هستند. اکثر این زنان میخواهند جذابیت خود برای جنس مخالف را بیشتر کنند. بنابراین درنهایت گناه این وضعیت بر دوش مردان است. ما احساس اعتمادبهنفس در زنان را تضعیف میکنیم و بعد از این احساس عدم رضایتی که در آنها ایجاد شده برای پول درآوردن در رشته جراحی زیبایی بهره برداری میکنیم.
پورنوگرافی امروزه فراگیر شده و همه جا وجود دارد و قاعدتا یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد احساس نارضایتی از پیکر و ظاهر افراد است. بگذارید مثالی بزنم. نکته عجیب این است که دولت بریتانیا ختنه زنان را ممنوع کرده ولی همزمان عمل جراحی برای تغییرشکل دادن آلت تناسلی زنان بهشکل چشمگیری مد شده و رو به افزایش است. زنان و دختران یا شاید همسران و دوست پسران آنها، ارزش زنان را با آنچه در پورنوگرافی میبینند میسنجند و بههمین خاطر زنان زیر چاقوی جراحی میروند تا به اصطلاح آلت تناسلی خود را "جمعوجور" کنند.
یک متخصص زنان ماجرای دختر نوجوانی را برایم تعریف کرد که مادرش او را برای معاینه آورده بود. دکتر متخصص به آن دختر گفت که هزاران لبینه آلت تناسلی زنان را دیده و مال او نیز کاملا طبیعی است. اما این فشار برای تغییرشکل اعضای حساس بدن براساس تصاویر و معیارهای پورنوگرافی بسیار نیرومند است. بههمین خاطر میتوان گفت که وقتی نوبت به یک دختر سفیدپوست میرسد قانون ممنوعیت ختنه دختران در این کشور رعایت و اجرا نمیشود.
البته میتوان استدلال کرد که بریتانیا کشور آزادی است. معیارهای اخلاقی سیستم خدمات درمانی این کشور براساس اصل حق انتخاب آزادانه فرد بنا شدهاند. اگر کسی ظرفیت تصمیمگیری داشته باشد و میخواهد پول خود را صرف تزریق بوتاکس یا کوچکتر کردن سینههای افتاده اش بکند به خودش مربوط است.
اما درنهایت تاثیر و پیامد این همه تصمیمات فردی، تغییر درک فرهنگی همگانی است. اگر بر تعداد افرادی که با جراحی زیبایی قصد دارند تاثیرات بالارفتن سن را کاهش دهند مرتب افزوده شود تصور و توقع ما از ظاهرمان در دوران سالخوردگی تغییر خواهد کرد.
در اینصورت چشمانداز معلولیت چیست؟
وقتیکه "طبیعی" بهمرور به "فوقطبیعی" بدل شود چه بر سر "غیرطبیعی" خواهد آمد؟ بسیاری از ما چهره و اندامی داریم که با معیارهای رایج زیبایی تفاوت دارد. حتی انجمن خیریهای وجود دارد بهنام تغییر چهره که کارش کمک به افرادی است که صورت آنها بهدلایل مختلف شکل و حالت طبیعی خود را از دست داده و برای پذیرش بهتر این افراد در جامعه تلاش میکند.
من بهخاطر ابتلا به بیماری ژنتیکی آکندروپلازی که در فرهنگ عامه به بیماری کوتولگی شهرت دارد، کله بسیار بزرگ و پاها و بازوهای کوتاه و کلفتی دارم. به غیر از یک روش شکنجهوار که اصطلاحا دراز کردن اندام نامیده میشود، هیچ کار دیگری برای تغییردادن شکل بدنم نمیتوانم انجام دهم. بنابراین اگر واقعا میخواهم احساس خوبی درباره خودم داشته باشم باید تفاوتهای ظاهر و اندام خود را بپذیرم.
البته این کار ساده ای نیست. مثل تمامی افراد دیگری که رشد جسمانیشان محدود بوده، مردم مدام به من خیره میشوند، مرتب به من میخندند و حتی مسخرهام میکنند.
- ایران در میان ده کشور اول دنیا از نظر جراحی زیبایی است
- در ایران جراحی بینی شایعترین جراحی زیبایی است.
- بعد از جراحی بینی، جراحیهای ترمیمی با چربی (Lipostructure or Lipofilling) یا به اصلاح پیوند چربی، شایعترین جراحیهای زیبایی در ایران است.
- بوتاکس (تزریق سم بوتولینوم)، تزریق مواد پرکننده و قابل جذب (Fillers & Resorbable) و مو زدایی لیزری شایعترین روشهای غیرجراحی زیبایی در ایران است.
- مصریان باستان عمل جراحی بینی انجام میدادند و "شوشروتا" طبیب باستانی هندی در قرن ششم قبل از میلاد عمل جراحی پلاستیک و آب مروارید انجام میداد.
اما من یاد گرفتهام که حتی اگر ظاهرتان بسیار متفاوت باشد باز هم در چشم برخی میتوانید جذاب باشید. آنچه که واقعا باعث میشود مردم شما را دوست داشته باشند و حتی عاشق شما شوند، بیشتر به شخصیت فرد ربط دارد - خصوصیاتی مثل خونگرمی، توجه به دیگران، خوش صحبتی و بهخصوص شوخطبعی.
بنابراین شاید افراد معلول بتوانند درسهایی را که از زندگی خاص خود یاد گرفتهاند به افراد غیر معلول هم یاد بدهند. به تجربه من، آن دسته از افراد معلول که با شرایط جسمی خود کنار آمدهاند بسیار کمتر حواسشان به بدنشان است.
در مورد افراد غیر معلول نیز باید گفت که بدن پوشیده در لباس نمایی غیرواقعی است که به دیگران نشان میدهند.
بدن برهنه، بدون آراستگی و آرایش مایه خجالت برخی از مردم شده است. اما ما افراد معلول همیشه متفاوتیم بههمین خاطر چیزی برای پنهان کردن نداریم و از برهنه شدن خجالت نمیکشیم. تناقض اینجا است که ما معلولان با اندامهای بشدت معیوب خود ممکن است از کسانی که کاستی کوچکی دارند، بیشتر احساس شادی و رضایت کنیم.
نظرسنجیها و بررسیهای آماری نشان میدهند که نارضایتی جوانان بریتانیایی از ظاهر و اندام خود نسلبهنسل بیشتر میشود. بهعنوان مثال پژوهشی در سال ۲۰۱۳ نشان داد که حدود یک سوم دختران بین سنین ۱۱ تا ۲۱ سال از ظاهر و اندام خود ناراضی هستند.و بیش از یک چهارم آنها جراحی زیبایی را درنظر خواهند گرفت.
اگر کسی در مورد ظاهر و اندام خود احساس خوبی ندارد آیا باید جراحی زیبایی را به او پیشنهاد کنیم یا باید به او کمک کنیم که بر اضطراب و نارضایتی خود فایق آید؟ اگر فکر میکنید معتقد است که این کار پایمال کردن حق افراد است که کاری را که دوست دارند با بدنشان بکنند، به این دقت کنید: پژوهشهای جدید نشان داده احتمال خودکشی زنانی که سینه های خود را با جراحی بزرگ میکنند، از سایر مردم دو تا سه برابر بیشتر است.
از قرار معلوم برخی از این افراد نوعی نارضایتی عمیق دارند که خود را بهشکل جراحی سینه بروز میدهد. ولی جراحی ریشه نارضایتی آنها را درمان نمیکند.
پژوهشهای متعدد نشان دادهاند ۱۰ درصد از افرادی که جراحی زیبایی انجام میدهند دچار اختلال خود زشت انگاری هستند. یک اختلال روانشناختی شناخته شده.
اما جراحی زیبایی نمیتواند به مبتلایان به این اختلال احساس بهتری درباره بدنشان بدهد. به گفته فعالان سلامت، در بریتانیا بیش از ۷۲۵ هزار نفر از انواع اختلال خوردن رنج میبرند. یکی از این اختلالات، بیاشتهایی مرضی، بالاترین میزان مرگ را در بین تمام بیماریهای روانی دارد.
اما علاوه بر جنبههای روانی، مسئله سلامتی نیز مطرح است. شاید بعضی از خوانندگان بهیاد بیاورند که اخیرا استفاده از سیلیکون نامناسب برای بزرگ کردن پستان باعث نگرانی شده بود. اکثر روشها و جراحیهای زیبایی ممکن است نتایج و عوارض جانبی منفی داشته باشند. معمولا در کشورهایی مثل بریتانیا اکثر جراحیهای زیبایی در بخش خصوصی انجام میشود و بعد اصلاح و درمان عوارض و پیامدهای زیانبار آن به دوش خدمات درمانی ملی میافتد.
بنابراین بهنظر من بهتر است مشکل افراد با ظاهرشان را بهجای روشهای طبی و جراحی، با اقدامات فرهنگی و روانشناختی حل کرد.
بهجای عادی دانستن جراحی زیبایی شاید باید تنوع فراوان زیبایی را نشان دهیم. بهعنوان مثال چرا صنعت سرگرمی طیف گسترده و متنوعتری از ظاهر و پیکر آدمیان را به نمایش نمیگذارد؟ مسلما موسسههای استخدام مدل و هنرپیشه بسادگی میتوانند افراد با سنین مختلف، از نژادهای گوناگون، قد بلند یا کوتاه و با ظاهر و اندامهای بسیار متفاوت را پیدا کنند. ما مردها باید بالغ شویم و یاد بگیریم که کمی به زیر پوست و فراتر از ظاهر زنان نگاه کنیم و بیندیشیم.
هدف من حکم دادن و یا انتقاد کردن از انتخاب آزاد افراد نیست، نگرانی من از فرهنگ و جامعهای است که ابتدا نارضایتی از ظاهر و اندام را در افراد بهوجود میآورد و سپس برای حل مشکل فرهنگی جراحی زیبایی را تجویز میکند.
ولی شاید شما با من مخالف باشید، شاید فکر کنید مسیری که جامعه و فرهنگ امروزی در پیش گرفته درست است. شما شاید از بیشتر شدن گزینهها استقبال کنید. شاید از نتیجه جراحی بینی یا جراحی برای چربیبرداری از شکمتان خوشحال باشید.
ولی این نکته بسیار مهم است که چرا عمل جراحی زیبایی امروزه تا این حد عمومیت پیدا کرده و چه تاثیری روی تکتک افراد و کل جامعه به جا خواهد گذاشت. ضروری است که این روند را شناخته و در برابر آن بایستیم.
• تام شکسپیر
• نویسنده و جامعهشناس
حمید ازوجی
1403/4/5
تا حالا شده ؛ بخودت بگی ؛مثلا اگه به فلان چیز برسم دیگه هیچی نمیخوام؛ در کمال آرامش ؛ زندگی میکنم ؛!بهر دلیلی ؛ فلان چیز رو بدست میاره ؛ ولی از اون آرامشه که انتظارش رو داشته ؛ خبری نیست.....! چرا؟؟ چون این شخص از این حقیقت گهروار قافله ؛ ! که عزیز بزرگی میگه ؛ رسیدن به خواسته هایت ؛ تو را به آرامشی دائمی یا نسبی ؛ نمی رساند؛! بلکه هر وقت به آرامشی نصبی و پایدار برسی ؛ آنگاه خود به خود به خواسته هایت ؛ هم میرسی..... !!!!(((...؟؟؟؟)))