ورزش مغز - کوکولوژی
کتاب زندگی شما
عادات مطالعه در افراد مختلف بسیار متفاوت است و با توجه به این عادتها میتوان به نکات مهمی در مورد زندگی آنها پی برد. برخی افراد فقط کتابهایی را مطالعه میکنند که در ژانر خاصی باشند و از مطالعه هرکتابی غیر از اینها امتناع میکنند. برخی دیگر هرکتابی را که پیدا کنند، یکی پس از دیگری، میخوانند و موضوع کتاب برایشان اهمیت چندانی ندارد. برخی دیگر فقط هرازگاهی مطالعه میکنند؛ آنهم اگر چیزی برای خواندن سر راهشان قرار بگیرد یا در شرایطی خاص مثل امتحانات یا مواردی مشابه، ناچار به مطالعه باشند و گروه دیگری از افراد هم هستند که بهطور کلی از مطالعهکردن اجتناب میکنند.
اما در مورد افرادیکه مطالعه میکنند، آنهم نه از روی اجبار، بلکه بهدلیل علاقهای که به مطالعه دارند، پیداکردن یک کتاب خوب و مفید درست مانند پیداکردن یک دوست خوب است. این افراد با کتابی که برای مطالعه انتخاب میکنند، احساس صمیمیت عمیقی دارند و با انتخاب نوع کتاب، نیروی خلاقیتشان تقویت میشود؛ گویی پنجرهای بهسوی دنیایی غیرقابلتصور به رویشان باز میشود. افرادیکه دائما درحال مطالعه هستند و این کار از اولویتهای آنهاست، گاهی معتقدند که کتابی خاص آنها را انتخاب کرده است نه اینکه آنها آن کتاب خاص را انتخاب کرده باشند.
1- تصور کنید کتابی مقابل شما باز است. این کتاب چه نوع داستانی را برای شما نقل میکند؟
2- شروع به مطالعه کتاب میکنید و ناگهان متوجه میشوید که شما خودتان هم یکی از شخصیتهای کتاب هستید. نقش شما در این کتاب چیست؟
3- به مطالعه خود ادامه میدهید و به بخشی از کتاب میرسید که میبینید چندین صفحه از کتاب پاره شده است و شما نمیتوانید این صفحات را مطالعه کنید. بهنظر شما کدام بخش از کتاب پاره شده است؟
4- خوب! کتاب را تا انتها مطالعه کردید و آنرا بستید و کنار گذاشتید. پایان داستان چگونه بود؟
توضیح آزمون:
اگرچه عادات و تمایلات کتابخوانی در هر فرد نسبتبه دیگری فرق میکند، اما تقریبا تمام افراد یک تجربه فراموشنشدنی از دورانی دارند که بیشتر وقتشان را صرف مطالعه میکردند؛ دوران مدرسه زمانی است که افراد چه بخواهند و چه نخواهند، ناچارند مطالعه کنند و هرنوع کتابی را که سیستم آموزش و پرورش برای آنها انتخاب میکند، بخوانند.
در فرهنگ ما، مدرسه و کتاب بسیار باهم مرتبط هستند.و معمولا وقتی از کسی میخواهیم به کتابهایی که تاکنون مطالعه کرده، فکر کند، قطعا کتابهای دوران مدرسه نقش پررنگی در خاطرات او خواهند داشت. در آزمون این شماره هم از شما میخواهیم به تجربیات قدیم بازگردید و کتابهایی را که در دوران مدرسه مطالعه کردید، بهخاطر بیاورید.
1- تصور کنید کتابی مقابل شما باز است. این کتاب چه نوع داستانی را برای شما نقل میکند؟
نوع کتابی که تصور کردید نشاندهنده احساس کلی شما نسبت بهدوران تحصیلتان است. پاسختان چه بود؟ کمدی؟ رمزآلود؟ رمانتیک و احساسی؟ برخی از افراد در پاسخ به این سوال بسیار مردد هستند.و نمیتوانند نوع خاصی را انتخاب کنند.
برخی یک رمان بسیار بلند را انتخاب میکنند که نشان میدهد که آنها افرادی با قوه تخلیل قوی هستند. عدهایی دیگر، داستانی مانند داستانهای شکسپیر را تصور کردند که نشاندهنده این است که آنها دوران تحصیل عجیب و پرماجرایی داشتهاند.
2- شروع به مطالعه کتاب میکنید و ناگهان متوجه میشوید که شما خودتان هم یکی از شخصیتهای کتاب هستید. نقش شما در این کتاب چیست؟
نقشی که برای خوتان تصور کردید، تصویری است که از خودتان در دوران تحصیل دارید.
آیا ستاره و نقش اول داستان بودید؟ در اینصورت احتمالا شما از آن دسته شاگردانی بودید که معلمان و اولیای مدرسه به آنها بسیار توجه میکنند و آنها را بیش از دیگر دانشآموزان دوست دارند. البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد و آن اینکه در آن دوران هیچ توجهی به شما نمیشد و شما همواره آرزو داشتید که اولیای مدرسه به شما بیشتر توجه کنند و دوستتان داشته باشند.
آیا نقشتان کمدی و طنز بود؟ اگر خودتان را در نقشهای کمدی تصور کردید، میتوان حدس زد که شما دانشآموز شوخطبع و پرجنبوجوشی بودهاید. شاید هم با اینکه در این کتاب نقش داشتید، اما نقشتان در حد توصیف کوتاهی در حد یک خط در یکی از صفحات میانی کتاب خلاصه میشد که این هم به این دلیل است که در آن دوران دانشآموزی بودید که خیلی آرام و بیسروصدا به مدرسه میرفتید و بازمیگشتید و کاری بهکار کسی نداشتید و کسی هم خیلی به شما توجه نمیکرد.
3- به مطالعه خود ادامه میدهید و به بخشی از کتاب میرسید که میبینید چندین صفحه از کتاب پاره شده است و شما نمیتوانید این صفحات را مطالعه کنید. بهنظر شما کدام بخش از داستان پاره شده است؟
صفحات پارهشده کتاب آینهایی از روزهایی در دوران مدرسه شما هستند.که در آن روزها بسیار آزرده و ناراحت شدید. روزهایی که قلبتان شکست و بسیار ناراحت شدید؛ حتی بهحدی که تصمیم گرفتید دیگر درس نخوانید. اگر صفحات پایانی کتاب پاره شدند و شما نتوانستید انتهای داستان را بخوانید، شاید از همان گروهی هستید که بعد از یک شکست یا ناراحتی جدی در دوران مدرسه، دیگر ادامه تحصیل ندادهاید. شاید در ابتدا نتوانید ارتباطی میان این صفحات پارهشده و دوران تحصیلتان پیدا کنید، اما اگر کمی دقیقتر به این مسئله توجه کنید، حتما میتوانید ارتباط معناداری بین آنها بیابید.
4- خوب! کتاب را تا انتها مطالعه کردید و آنرا بستید و کنار گذاشتید. پایان داستان چگونه بود؟
پایان داستان مستقیما با پایان دوران تحصیل شما ارتباط دارد. آیا پایان شاد و موفقی داشت یا برعکس پایانی تلخ و دردناک.
شاید داستان شما با مرگ شخصیت اصلی داستان به پایان رسیده باشد؛ با اینکه این پایان تلخ بهنظر میرسد، اما معنای بسیار خوبی دارد. مرگ، ورود به یک دنیای دیگر و شروعی دوباره است. در این ماجرا هم معنای آن این است که با پایانیافتن دوران تحصیل، فرصت شروع یک زندگی جدید و پربارتر از گذشته به شما دادهشده است.
شاید هم پایان داستان باز بود؛ در اینصورت چارهایی نیست جز اینکه صبر کنیم و ببینیم چه سناریویی برای شما نوشته خواهد شد. شاید هنوز زمان زیادی از اتمام تحصیلات شما نگذشته و شما هنوز فرصت پیدا نکردهاید که برنامهایی برای آیندهتان بگذارید.