menu button
سبد خرید شما
دا‌ستان‌هایی واقعی که به شما نشان می‌دهد سالمندی چه دوران ارزشمندی ا‌ست
موفقیت  |  1403/03/26  | 
برای شروع هرگز دیر نیست!

دا‌ستان‌هایی واقعی که به شما نشان می‌دهد سالمندی چه دوران ارزشمندی ا‌ست


دوران سالمندی برای شما چه تعریفی دارد؟ دوران آرامش، دوران خانه‌نشستن و لذت‌بردن از زندگی در‌کنار خانواده و بچه‌ها و نوه‌ها، دوران رکود و سکون، خدای‌نکرده به قول بعضی از افراد ناامید، نشستن به انتظار عزرائیل؟ یا دوران شروع یک زندگی تازه و انجام فعالیتی جدید، پرداختن به سرگرمی‌ها و کارهای محبوبی که در طول زندگی وقتی برای آن‌ها پیدا نمی‌کردید یا دست‌زدن به‌کارهای نو برای این‌که زندگی را جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر کنید؟ در ادامه، دا‌ستان زندگی کسانی را می‌خوانید که راه دوم را برای گذراندن دوران سالمندی‌شان انتخاب کرده‌اند.



1. لارا اینگالس ویلدر

«لارا اینگالس ویلدر» در سال 1867 در آمریکا به دنیا آمد، اما در طول دوران کودکی‌اش بارها نقل مکان کرد و یک‌جا زندگی نکرد. او وقتی بزرگ‌تر شد، شغل معلمی را برای کمک به خانواده‌اش انتخاب کرد که با ازدواجش کنار گذاشته شد. لارا 43 ساله بود که دخترش او را تشویق کرد دا‌ستان زندگی‌اش را بنویسد و در آن‌، اتفاقات کودکی‌اش را تعریف کند؛ اما مشکل این‌جا بود که لارا در نوشتن تجربه‌ای نداشت و زندگی‌نامه‌اش بارها و بارها توسط ناشران رد شد. با این حال، او کم نیاورد و چندین سال پس از آن‌، به بازنویسی متنش ادامه داد تا آن را بهتر از پیش کند. بالاخره ناشران موافقت کردند که کارش را به‌شکل یک دا‌ستان تخیلی برای کودکان منتشر کنند. لارا در هنگام چاپ کتابش، «خانه کوچک در جنگل بزرگ»، 65 سال سن داشت و آخرین جلد این مجموعه دا‌ستان در 76 سالگی‌اش بیرون آمد.

نکته اخلاقی: دا‌ستانتان را بازها و بارها بازنویسی کنید تا به پایان دلخواهتان برسد!




2. هری برنشتاین

«هری برنشتاین» نویسنده آمریکایی بود که در سال 1910 در انگلستان متولد شد و بعد به آمریکا بازگشت. او وقتی همسرش را از دست داد، دچار احساس تنهایی غیرقابل‌تحملی شد و همین ترغیبش کرد تا دست به‌کار نوشتن شود. او پیش از نویسندگی کتاب، به‌کار ویرا‌ستاری مجله مشغول بود و تا 62 سالگی به‌عنوان نویسنده مستقل نیز کار می‌کرد. هری نوشتن کتابش را با عنوان «دیوار نامرئی؛ دا‌ستان عشقی که موانع را شکست»، در 93 سالگی آغاز کرد. او در این کتاب، دا‌ستان دوران کودکی‌اش را بازگو می‌کند و می‌گوید خانواده‌اش در جنگ جهان اول با چه سختی‌هایی دست‌وپنجه نرم کردند.

نکته اخلاقی: سختی‌ها و افسردگی شما را به چالش می‌کشد، ولی متوقف نمی‌کند!




3. گلادیس باریل

قرار نیست همه سالمندان نویسنده شوند! «گلادیس باریل» زنی شگفت‌انگیز ا‌ست که خلبانی، کوه‌نوردی و سوارکاری کرده ا‌ست؛ ولی این‌ها چیزی نیست که به آن مشهور ا‌ست. گلادیس اولین بار در سن 86 سالگی در مسابقات ماراتن شرکت کرد و وقتی در 92 سالگی باز هم در ماراتن حضور یافت، شهرتش جهانی شد. ماراتن در نود سالگی؟ بله! با این‌که عرق از سر رو رویش می‌ریخت، همتش را بلند کرد تا به خط پایان برسد. بااین‌که تمام‌کردن مسیر برایش 9 ساعت و 53 دقیقه طول کشید، اما برای رسیدن به هدفش به خودش افتخار می‌کرد. او مصمم بود این کار را بکند و همین کار را هم کرد. این کار نام او را وارد لیست رکوردهای گینس کرد.

نکته اخلاقی: موفقیت یعنی تصمیمتان را بگیرید و به آن پایبند بمانید!




4. سوزان بویل

«سوزان بویل» ظاهر خوبی نداشت؛ به‌همین دلیل وقتی در رویدادهای خوانندگی شرکت می‌کرد، مردم به‌جای این‌که درباره صدایش نظر بدهند، ظاهرش را مسخره می‌کردند. با این حال، سوزان با تشویق مادرش در رویداد کشف ا‌ستعداد در انگلستان شرکت کرد، ولی خودش به این دلیل که فکر می‌کرد آن‌ها خواننده‌ها را از روی قیافه انتخاب می‌کنند، به انجام این کار راضی نبود. بعدها سوزان با پیگیری و اصرار مربی سابقش شجاعت پیدا کرد که به احترام مادرش، این کار را امتحان کند. در این زمان، او 47 سال سن داشت.

وقتی سوزان روی صحنه رفت و از او درباره رویایش پرسیدند، گفت‌: «می‌خواهم خواننده‌ای حرفه‌ای شوم؛ چیزی در حد الین پیج.» وقتی این را گفت، بعضی از حاضرین چشمشان را به علامت ناباوری گرداندند و بعضی دیگر از این اعتمادبه‌نفس بدشان آمد. با وجود تردیدها و چنین واکنش‌هایی از مخاطبین، سوزان چیزی به رویش نیاورد و به خواندن قطعه انتخابی‌اش پرداخت. به‌محض این‌که اولین نواها از حنجره‌اش خارج شد، همه تردیدها به شگفتی و تحسین تبدیل شد. در پایان آوازش، جمعیت ایستاده تشویقش می‌کرد و نظر هیئت داوران نسبت‌به او مثبت بود. اولین آلبوم او به پرفروش‌ترین آلبوم در میان آلبوم‌های ترانه اولی‌ها در تاریخ انگلستان تبدیل شد. 

نکته اخلاقی: شک و تردیدهای خودتان و دیگران تنها زمانی اثر می‌کند که خودتان به آن اجاز بدهید!




5. آلن ریکمن

«آلن ریکمن» کسی بود که توانست بازیگری مشهور شود، ولی نه به این سادگی‌ها. آلن در 18 سالگی تحصیل در رشته هنر را آغاز کرد و طراح گرافیک شد. او با دوستانش یک ا‌ستودیوی طراحی گرافیک راه انداخت، ولی بازیگری برایش کشش بیشتری داشت. به‌خاطر همین، این کار را کنار گذاشت و سراغ بازی رفت. او با انتخابش برای بازی در فیلمی بسیار خوب، در آستانه جهشی بلند به‌سوی موفقیت بود که متاسفانه بازیگر د‌یگری جایگزینش شد که در فیلمی دیگر توجه تولیدکننده را جلب کرده بود. اشتیاق و پشتکار آلن در بازیگری، در بازی‌کردن شغل‌های متنوع به کمکش آمد. او بالاخره در 42 سالگی نقش پروفسور سوروس اسنیپ را در فیلم هری پاتر گرفت.

نکته اخلاقی: آرزوهایتان را دنبال کنید، ولی به‌شرطی که فداکاری را هم با آن‌ها همراه کنید!




6. پیتر مارک روگت

«پیتر مارک روگت» پزشک، ا‌ستاد و مخترعی شایسته بود که با وجود موفقیتش در زندگی‌، دچار افسردگی حادی شد. او در 61 سالگی خودش را از کارش بازنشسته کرد و برای مبارزه با افسردگی، به‌دنبال یکی از چیزهایی رفت که همیشه از انجامش لذت می‌برد: لیست تهیه‌کردن! او وقتش را به تهیه کاتالوگی از واژه‌های ردیف شده بر‌اساس معنایشان اختصاص داد. در 69 سالگی پیتر آماده بود تا دستاوردش را منتشر کند. اولین نسخه از فرهنگ واژگان پیتر با عنوان «فرهنگ واژه‌ها و عبارت‌های انگلیسی روگت» وقتی او 73 ساله بود، به چاپ رسید. پیتر تا 90 سالگی روی این پروژه کار کرد و پس از مرگش، پسر و نوه‌اش کار او را گسترش دادند.

نکته اخلاقی: سن نمی‌تواند جلوی رشد شما را بگیرد؛ مگر این‌که خودتان بخواهید



7. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این لیست پایانی ندارد. تعداد کسانی که در سنین بالا و در دوران سالمندی ، زمانی‌که همه از آن‌ها انتظار داشتند به خلوت خود بروند و باقی عمرشان را در صلح و آرامش و انزوا بگذرانند، به‌دستاورد‌هایی شگفت‌انگیز رسیدند، کم نیست. خدا را چه دیدی؛ شاید یکی از این افراد خود شما یا اطرافیانتان باشید!


شیوا صالح



آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background