روانشناسی دمدمیمزاجی
افراد دمدمیمزاج در اسرع وقت نیاز به درمان دارند!
چه دلایلی باعث میشود این اشخاص اینگونه رفتار کنند؟ برای درمان این افراد چه باید کرد؟
در حالت طبیعی رفتارها و هیجاناتی که ما نشان میدهیم ثابت هستند. هرچند گاهی ممکن است هیجانات، نوساناتی هم در افراد ایجاد کند که این مقدار نوسانات باعث تغییراتی در فرد نیز شود اما در صورتی که عملکرد فرد بههم نخورد، ایرادی از فرد گرفته نمیشود و به این فرد دمدمیمزاج گفته نمیشود. اما اگر بروز هیجانات در فرد به گونهای باشد که در هر لحظه به شکلی رفتار کند و هیجانات خود را نشان دهد به چنین فردی دمدمیمزاج گفته میشود که خصوصیات آنها فرق میکند.
دمدمیمزاجی معمولا در چه سنی آغاز شود؟
این ویژگی میتواند از همان دوران بچگی اتفاق بیفتد. یعنی ممکن است شما در یک بچه یکساله نیز ویژگی را ببینید که ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد.
چه دلایلی باعث دمدمیمزاجی میشود؟
چند عامل زیر باعث دمدمیمزاجی میشوند.
عامل سرشت، برای نمونه، کودکانی که سرشت سختی دارند دارای این ویژگی میباشند. کسانی که دلبستگیهای ناامنی دارند و نمیتوانند بهخوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند دمدمیمزاج شده و زودرنج و حساس میشوند مخصوصا تیپB نوع دلبستگی، که کاملا دمدمیمزاج شده و نوسانات شدید خلقی دارند.
اختلالات و عدم رشد کافی روانپزشکی، یعنی از نظر رشد مراحل روانی فرد هنوز مراحل رشد مناسب را طی نکرده است. دچار شدن به بحرانها، مانند بحران نوجوانی و میانسالی که شایع است. در سن بلوغ به دلیل تغییرات و نوسانات هورمونی فرد به دمدمیمزاجی دچار میشود. مشکلات شخصیتی که ایندسته در گروه اختلالات تیپ شخصیت B قرار دارند. برای مثال کسانی که دارای شخصیت اختلالات مرزی میباشند، دمدمیمزاج شده و نسبت به مولفههای اطراف زودرنج و حساس میشوند، زود گریه میکنند، زود پشیمان میشوند و بدرفتارند.
بیماریهایی مانند افسردگی و اضطراب، که فرد به دلیل کاهش اعتمادبهنفس نسبت به پیرامون خود زودرنج شده و واکنش نشان میدهد. بعضی از اختلالات خلقی مانند اختلال دوقطبی که این گروه خلقشان مرتب نوسان میکند. دورههایی خوب و دورههایی بسیار بد میشوند. اختلالات خوردن که در برخی از بیماریها بهوجود میآید، فرد به اختلال پرخوری عصبی دچار میشود. یعنی فرد اینقدر میخورد که که گاه مجبور به استفراغ میشود.
برای درمان دمدمیمزاجی چه باید کرد؟
در مراجعه به یک روانشناس یا روانپزشک ابتدا باید علت بروز آن را شناخت. این ویژگی ممکن است به دلیل تاخیر در رشد، ریشه در شخصیت، اختلال در هیجانات یا اختلال در تفکر ایجاد شود. گاهی ما ممکن است به ایندسته از افراد مهارت مدارا کردن با استرس را بیاموزیم. گاهی مهارتهای اجتماعی فرد در سطح پایینی است که باید آن را آموزش داد. گاهی ما ممکن است از تکنیکهای شناختی-رفتاری یا حل مساله یا حل مشکل استفاده کنیم تا با افزایش تفکر خلاق و نقاد و افزایش توانایی در تفکر حل مسالهای آرامش را به آنها برگردانیم و هیجانات آنها را کنترل کنیم. از آنجا که هر هیجان و احساس به دنبال یک فکر ایجاد میشود و ما درواقع اسیر افکار خود هستیم بنابراین باید افکار خود را تصحیح کنیم تا هیجانات ما تغییر کند.
در زمینه دمدمیمزاجی کودکان، گاهی اوقات این مشکل به زمینههای خانواده برمیگردد که گاهی ما مجبور به خانوادهدرمانی میشویم و گاهی باید مهارتهای فرزندپروری را به والدین آموزش داد. باید حد و حدودات در خانواده مشخص شود تا حق و حقوق کسی پایمال نشود و در آنها احساس زودرنجی و حساسیت بهوجود نیاید. چون بعضی از زودرنجیها ریشه در محیط و خانواده دارد. برخی از والدین برای بچهها کم وقت میگذارند و بچه زودرنج میشود.
خلق به چه معناست؟
احساس درونی از خودمان را هیجان میگوییم. که دارای دو شکل میباشد. اگر احساسی را فرد خودش درک کند به آن مود یا خلق میگوییم. اگر دیگران آن را درک کنند به آن عاطفه میگویند. گاهی یکی در نگاه به فردی میگوید چرا تو خودتی؟ چرا غمگینی؟ فرد ممکن است خودش آن را احساس نکند و فقط احساس از بیحوصلگی داشته باشد و احساس غمگینی را درک نکند اما از چهره فرد غم ببارد و دیگری آن را تشخیص دهد. معمولا مود یا خلق عمیقتر و عاطفه سطحیتر میباشد.
آیا بیماریهای جسمی نیز باعث میشوند فرد به دمدمیمزاجی دچار شود؟
بله. در بیماریهای جسمی نیز شما ممکن است این پدیده را ببینید مثلا کسانی که مشکلات جسمی، مخصوصا هورمونی دارند یا مشکلات عصبی یا مشکلات مغزی دارند ممکن است دمدمیمزاج شوند. بیماریهای صعبالعلاج مانند سرطان هم همینطور است. این افراد از ترس از دست دادن زندگی به این حالت دچار میشوند.
دمدمیمزاجی بیشتر در آقایان شایعتر است یا خانمها؟
این ویژگی در هم در مردان و هم در زنان وجود دارد اما در زنان شایعتر است. در زنان در سنین باروری به دلیل تغییرات هورمونی فرد دارای نوسانات خلقی است. بهویژه یکهفته قبل از عادت ماهیانه که این اختلالات وجود دارند. اما بعد از این دوره بهتر میشوند. قبل و بعد از زایمان نیز به دلیل اضطراب و افسردگی دمدمیمزاجی در آنان ایجاد میشود.
پس در همه سنین زودرنجی اتفاق میافتد. دمدمیمزاجی در آقایان بیشتر در سنین بازنشستگی اتفاق میافتد که عملکرد کاری آنها کاهش مییابد.
والدینی که دمدمیمزاج هستند آیا ممکن است این ویژگی را به فرزندان خود منتقل کنند؟
گاهی برخی از والدین خودشان نوسانات در محبت کردن دارند یا خودشان دمدمیمزاج هستند و نوسانات خلقی دارند. بله. این والدین زمینه را برای دمدمیمزاجی فرزندانشان آماده میکنند. فرزندان این افراد دارای مشکلات رفتاری هستند، بیدلیل اشکهای آنها درمیآید، بیدلیل پرخاشگر و عصبی میشوند و ممکن است کارهایی بکنند که اصلا سابقه نداشته است. ما باید سعی کنیم محیط خوبی برای کودکان ایجاد کنیم و در صورت داشتن مشکل، مشکلات آنها را در این محیط حل کنیم.
چه مشکلاتی برای این کودکان وجود دارند که موجب دمدمیمزاجی میشود و ما باید آن را حل کنیم؟
کودکان بیشفعال، دمدمیمزاجی و نوسانات خلقی یکی از علایم کودک بیشفعال است.
کودکانی که اضطراب جدایی دارند. کودکانی که از نظر ذهنی عقبافتاده هستند و تاخیر در رشد تکاملی دارند. کودکانی که هوش خوبی دارند اما در بعضی از درسها مانند دیکته یا ریاضی ضعیف هستند. این نوع کودکان ناراضی بوده و زودرنج میشوند که چرا اینطوری بوده و نمره آنها از بقیه کمتر است. همانطور که در مقدمه گفته شد برخی از افراد در پاسخ به یک فرد، نظر آنها لحظه به لحظه تغییر میکند برای مثال اگر از آنها پرسیده شود آیا به یک مهمانی میآیند لحظهای میگویند میآیند اما لحظهای دیگر پشیمان میشوند. این افراد دمدمیمزاج چه مهارتهایی را باید کسب کنند؟
این افراد برای درمان در اسرع وقت باید به یک متخصص مراجعه کنند تا علت مشکل آنها مشخص شود. اما معمولا کسانی که ثبات در تصمیمگیری ندارند یکی از مهارتهایی که باید کسب کنند مهارت تصمیمگیری قاطعانه است که یکی از مهارتهای اصلی طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت است. این افراد باید بیاموزند با انسجام بخشیدن به افکار و ایجاد فکرهای نو در میان آنها یکی را انتخاب کنند و قاطعانه آن را عملی کنند.
همچنین هدفدار بودن در هر زمینهای عامل بسیار مهمی میباشد که مانع نوسان و پشیمانی در تصمیمگیریها میشود.
آقای دکتر به این نکته اشاره کردید که برخی از افراد به دلیل اختلالات شخصیت به دمدمیمزاجی دچار میشوند، ممکن است به چند نمونه از این اختلالات اشاره کنید؟
مانند شخصیت خودشیفته یا نارسيستيك که اگر حرفی زده شود که طبق میل آنها نباشد پرخاشگر و عصبی میشوند. یا کسانی که اختلال شخصیت مرزی یا بردرلاین دارند ناگهان نوسانات شدید خلقوخو پیدا میکنند. همچنین افرادی که از نظر سرشتی دارای اختلال رفتار ضداجتماعی میباشند که یکدفعه نوسانات خلقی شدید پیدا میکنند.