کارشناس بازاریابی یا کارشناس فروش! مگر فرقی دارد؟
بررسی ویژگیهای شخصیتی متمایز موردنیاز برای نقش بازاریابی و فروش
احتمالا زیاد شنیده یا خواندهایم که برای کار فروش و بازاریابی، افراد دارای شخصیت برونگرا بهتر از درونگراها عمل میکنند یا افراد با هوش هیجانی (EQ) بالاتر، فروشندگان بهتری نسبتبه افراد با ضریب هوشی (IQ) بالاتر هستند. در این مقاله میخواهیم به بررسی دقیقتر و ریشهایتر این موضوع بپردازیم که آیا ویژگیهای شخصیتی و هوش هیجانی میتواند بر روی توانمندی افراد در شغل بازاریابی یا فروش تاثیر بگذارد یا خیر؟
برای بررسی این موضوع، ابتدا باید دو مقوله شغل بازاریابی و فروش را از یکدیگر جدا کنیم و سپس به بررسی مدل شخصیتی این دو شغل متفاوت بپردازیم
تفاوت نقش «بازاریاب» و «فروشنده یا کارمند فروش» در سازمان
بازاریابی شغلی است که فرد شاغل در آن بهدنبال پیداکردن راهها و روشهای جدید و خلاقانه برای جذب مخاطبین جدید و ارائه محصول یا خدمت به مشتریانی است که تاکنون اقدام به خرید از شرکت ما نکردهاند. درحالیکه فروشنده بهجای تمرکز بر روی شناسایی خریدار جدید و جذب او، بیشتر بر نوع تعامل، میزان تخفیف برای خریدار و راههای جدید برای فروش محصولات یا خدمات بیشتر به مشتریان فعلی سازمان تمرکز میکند.
اما در برخی شرکتها و سازمانها، بهدلیل محدودیت تعداد نیروهای انسانی، متاسفانه شغل افراد بهصورت همزمان شامل دو نقش بازاریابی و فروش است که همین امر نقطه شروع مشکلات عدیدهای در نوع نگرش و کارکرد نیروی انسانی فعال در این نقش خواهد بود.
ویژگیهای کاملا متفاوت در دو نقش بهظاهر مشابه!
سوال مهم اینجاست که به چه علت باید حتما شغل بازاریابی از شغل فروشندگی جدا باشد و ما آنقدر تاکید میکنیم که این دو سمت شغلی نباید در همدیگر ترکیب شود؟ جواب این سوال بسیار روشن و واضح است زیرا دو تیپ شخصیتی کاملا متضاد برای شغل بازاریابی و فروش نیاز است.
اگر بخواهیم فقط از دیدگاه درونگرایی و برونگرایی به قضیه بازاریاب و فروشنده نگاه کنیم، خواهیم دید که یک بازاریاب قدرتمند بهتر است تیپ شخصیتی درونگرا داشته باشد و بالعکس، یک فروشنده، هر چقدر برونگراتر باشد، احتمال موفقیت او در کار بالاتر است.
اگر بخواهیم تعریف دقیقتری از شخصیت درونگرا و برونگرا داشته باشیم، میتوان گفت که افراد برونگرا، افرادی صمیمی، جمعگرا، قاطع و ریسکپذیر، فعال و پرجنبوجوش، اهل هیجان و خطر و بسیار شاد و خوشحال هستند. درحالیکه افراد درونگرا، افرادی جدی و خشک، اهل کار انفرادی، ریسکگریز با قدرت تمرکز بالا، گریزان از شلوغی و هیجان و صبور و آرام هستند.
برای شغل فروشندگی ما نیازمند فردی با صفات شخصیتی چون صمیمی و خودمانی بودن، اهل شوخی و مزاح و جمعگرایی، قاطع و ریسکپذیر، فعال و پرجنبوجوش، اهل هیجان و شاد و پرانرژی هستیم که همگی دقیقا ویژگیهای شخصیتی افراد برونگراست. برعکس، فردی که قرار است کار بازاریابی را برای سازمان یا شرکت انجام دهد، باید فردی دقیق، متمرکز، کمحرف، آرام، صبور، جدی و خشک در کار باشد که دقیقا مشخصات یک فرد درونگراست.
نمونه واقعی از ترکیب یا تمایز نقشهای بازاریابی و فروش
اگر موافق باشید بهعنوان یک نمونه واقعی در داخل کشور، به بررسی شرکتهای فعال در صنایع دارویی بپردازیم. من سالها تجربهکار در حوزه فروش (17 سال) و مشاوره منابع انسانی (6 سال) در صنعت درمان ایران در زمینه شرکتهای تجهیزات پزشکی و صنعت دارویی را داشتهام و دقیقا این تفاوت بزرگ و غیرقابلتوصیف را در این دو صنعت کشورمان دیدهام.
در صنعت تجهیزات پزشکی، در بیشتر شرکتهای فعلی، بهدلیل مدل مدیریتی سنتی که بزرگترین دغدغه آن کنترل هزینهها و بهکارگیری یک نفر در چند پست و شغل همزمان مانند شغل بازارایابی و فروش است، این معضل که افراد کارایی پایینی در نقش خود دارند، بسیار مشهود است؛ زیرا فردی که درونگراست، بر روی جمعآوری اطلاعات، دستهبندی دادهها، مشخصات فنی کالا، درستکردن جدول مقایسهای و کارهایی از این جنس که مورد علاقه افراد درونگراست، تمرکز میکند و کمتر وقت خود را به فرآیند فروش اختصاص میدهد و عملا بخش عمده از مشتریان او از دست خواهند رفت.
بالعکس، فردی که برونگراست و تماموقت و انرژی خود را صرف سرزدن به مشتری و تمرکز بر روی کار فروش میکند، اطلاعات فنی ضعیفتر و دانش پایهای سطحیتر داشته و عملا تمرکزی بر روی مشخصات فنی دقیق محصولات ندارد و نمیتواند بازاریابی خود را بهدرستی انجام دهد.
اما در شرکتهای دارویی موفق، بهدلیل تفکیک فرآیند بازارایابی از فروش، تیم بازاریابی کار خود را با دقت بالا و صبر و حوصله و با ایجاد کمپینهای تبلیغاتی بهخوبی انجام میدهد. تیم فروش هم فقط تمرکز خود را بر ارائه خدمات خوب به مشتریان گذاشته و همین امر هم باعث پیشرفت بهتر این شرکتها و سازمان میشود.
جمعبندی
برای بهبود شرایط سازمان یا شرکت، بهیاد داشته باشید برای یک فرد، مشاغلی را درنظر نگیرید که از نظر تیپ شخصیتی مثل شغل بازاریابی و فروش، بهشدت با یکدیگر در تضاد هستند. در غیراینصورت، با این خیال خام که با پرداخت یک حقوق، دو نقش را در سازمان خود پوشش دادهاید و بازاریابی و فروش را در یک نفر تجمیع کردهاید، بازنده اصلی ماجرا خود شما بهعنوان مدیر کسبوکار خواهید بود که با تفکر اشتباه صرفهجویی، عملا کار را برای رقبای خود آسانتر کردهاید تا آنها که در این بازار با سیستم مدیریتی نوین عمل میکنند، درآمد بیشتر و سهم بازار بهتری را برای خود بهدست آورند.
داریوش سنقری / روانشناس صنعتی، سازمانی و مشاور منابع انسانی