
نقد و بررسی فرهنگ مراجعه به روانشناس در سینمای ایران با تحلیل سریال «افعی تهران»
یک افعی به غایت زهرناک
واژه فرهنگ عموما به دو معنی مورد استفاده قرار میگیرد. معنای اول دایرهالمعارفی است و گردآوریشده از واژگان تخصصی در یک حوزهی مشخص؛ همچون اطلسهای گردشگری یا دانشنامههای لغت. در برخی منابع از آن تحت عنوان فرهنگنامه نیز یاد میشود. اما معنای دوم واژهی فرهنگ آن چیزیست که در این مقاله قصد صحبت دربارهی آن را داریم، یعنی راهنمای مرجع برای مراجعه به روانشناس.
مراجعه به روانشناس بهخودیخود یک فرهنگ است. اینکه آحاد جامعه مراجعه به مشاور و روانشناس را جزو زندگی روزمره خود قرار دهند و همچون یک تابو به آن نگاه نکنند. تا حدود 6 سال گذشته مراجعه به رواندرمانگر در افکار عمومی اقدامی مفتضحانه و مایهی بیآبرویی دانسته میشد. اما رفتهرفته و با گذشت زمان مخصوصا در بین نسل جوان و همچنین افراد تحصیلکرده و قشر روشنفکر این امر به موضوعی کاملا عادی بدل شده و حتی در بسیاری از نقاط شهر تهران و برخی کلانشهرها مراجعه به روانشناس عامل فخر و مباهات است که آنهم خالی از ایراد نیست. کوتاه بگویم مراجعه به روانشناس اقدامی ضروریست که از آن نه باید خوشحال و نه ناراحت بود.
همانطور که بارها توسط جامعهشناسان و پژوهشگران علوم اجتماعی به این نکته اشاره شده است به جرات میتوان گفت اصلیترین مشکلی که کشورهای درحال توسعه از جملهایران در روند رسیدن به توسعه با مانع مواجه هستند.این است که پیش از ورود یک پدیده، فرهنگ آن پدیده وارد نمیشود . فرهنگ مراجعه به روانشناس دارای ابعاد گوناگونی است که در قالب سریال افعی تهران بهکارگردانی سامان مقدم و نویسندگی پیمان معادی و پویا مهدویزاده، که به تفصیل توضیح خواهیم داد.

فرهنگ مراجعه به روانشناس چیست و شامل چه مواردی است؟
فرهنگ روانشناسی شامل عمده مطالبی درباب خطوط قرمز اتاق درمان خط قرمزهای آن و مواردی که باید از پیش دانست است که موجب میشود مراجعین بهترین بهرهی ممکن را از جلسات درمان دریافت نمایند که در سریال افعی تهران عمدا یا سهوا به تصویر کشیده شده است. درواقع کمالتفاتی سینما به جامعهی روانشناسی چیز جدیدی نیست.
پیشتر هم در فیلمهای دیگری شاهد این کمتوجهی و اتفاقات عجیب و غریب در اتاق درمان بودهایم که بعضا بهطور سهوی اتفاق افتاده است. حالا هم این سریال افعی تهران مورد انتقاد شدید قرار گرفته، هرچند با ادامهی تماشای سریال متوجه میشویم که در سریال شاید عمدی در کار بوده است و اعمال غیرحرفهای از جانب تراپیست، برای معرفی کردن یک تراپیست غیرحرفهای به مخاطب بوده است که به هر حال با منطق روایی فیلمنامه قابلتوجیه است.
مفهوم گارد در اتاق درمان
از بدو ورود درمانجو به کلینیک فرایند درمان آغاز میشود. حتی دیزاین اتاق درمان حائز اهمیت است. اگر بخواهیم این موارد را کاملتر شرح دهیم باید به پشت میز نشستن درمانگر یا لباس بیش از حد رسمی پوشیدن و یا بیش از حد کژوال اشاره کنیم.
برای مثال در سکانسهای ابتدایی سریال افعی تهران مربوط به مراجعهی آرمان به کلینیک روانشناسی شاهد درمانگری هستیم که پشت میز مینشیند و این نخستین خطای درمانگر است، زیرا نشستن پشت میز و بهطور کلی قرار گرفتن مانعی فیزیکی در میان مراجع و درمانگر، گارد محسوب میشود. میز درواقع مانند حصار و سدی در برابر مراجع قرار گرفته و درمانگر را در موضعی بالاتر از وی قرار میدهد. علاوه بر این میزان فاصله صندلی مراجع و درمانگر نیز از اهمیت زیادی برخوردار است؛ بهطوریکه این فاصله نه خیلی زیاد و نه بسیار کم باید باشد.

چرا تصویر روانشناس در سینما مهم است؟
اما مورادی وجود دارد که اصلا مورد توجه روانشناسان منتقد به این سریال نیز واقع نشده است. تا وقتی در سینما یک موضوع به تصویر کشیده نشود تعریف مشخصی در ذهن افراد پیدا نمیکند؛ درنتیجه بسیار مهم است که روانشناس درست به تصویر کشیده شود و از کلیشهها و ژستهای روشنفکری مبرا باشد. واقعیت این است که فیلمها باید از زندگی واقعی ساخته شوند، اما بعضا شاهد این هستیم که واقعیت براساس فیلمها ساخته میشود.
بهعنوان مثال، چند نفر از ما واقعا یک دزد یا قاتل را از نزدیک دیدهایم؟ اما در ذهنمان تصویری از یک دزد را متصور هستیم که توسط سینما در ذهنمان ایجاد نقش بسته است. این تصویر مصداق بارز همین جمله است که گاهی اوقات واقعیت از روی سینما ساخته میشود.

پرچم قرمز و خط قرمز در اتاق درمان
خط قرمز به هر آن چیزی گفته میشود که در اتاق درمان اگر زیر پا گذاشته شود قطعا روند درمان را مختل کرده و مورد آسیب جدی قرار میدهد. همانطورکه در فیلم اشاره شد، مواردی از جمله ملاقات درمانگر و درمانجو با یکدیگر خارج از اتاق درمان و هر نوع ارتباطی مانند ارتباط تلفنی یا رد و بدل کردن هدیه و موسیقی جزو خطوط قرمز بسیار پررنگ و جدی در پروتکل درمانی روانشناسی محسوب میگردد. به این دلیل که هر نوع تماس خارج از اتاق درمان سبب وابستگی شده و آسیبهای جدی بههمراه خواهد داشت. اگر چنین وابستگیهایی (که در طی روند درمان امری شایع است و توسط تراپیست باید کنترل شود)، آنطور که در فیلم مشاهده کردیم، در بین مراجع و درمانگر ایجاد شود درمانگر موظف است فورا جلسات درمان را متوقف نماید.
اهمیت آگاهی از فرهنگ روانشناسی
میتوان گفت اصلیترین پیامد بیتوجهی به فرهنگ مراجعه به روانشناس، عدم حصول نتیجه مطلوب است. قاعدتا اتاق درمان مکان امنی است که درمانجو مورد قضاوت قرار نگرفته و در اصیل ترین وضعیت خودش قرار دارد و این موضوع با فرهنگ مراجعه به روانشناس در تضاد نیست و این بهمعنای انجام یکسری مناسک نیست میخواهم بگویم آگاهی از فرهنگ مراجعه به روانشناس به این معنی نیست که باید اعمال خاصی انجام بدهید یا خودتان نباشید.

افعی به غایت زهرناک
عاملان اصلی در روند رشد، والدین یا فردی که نقش والد را برای کودک ایفا میکند، هستند. اگر روند رشد یک فرد سالم باشد، شخصیت او نیز سالم خواهد بود و فردی که دارای شخصیت سالم باشد کمتر دچار آسیب در زندگی خواهد شد. شخص سالم به فردی گفته میشود که نیازهای پایهای زندگی وی از جمله دلبستگی ایمن، خودگردانی و کفایت، خویشتنداری، بیان سالم هیجان ها و تفریح بهدرستی برطرف شده باشد.
در دوران کودکی، مغز هیجانی کودک غالب است و مغز هیجانی تابع منطق و استدلال نیست. این بخش از مغز که اصطلاحا بهعنوان «مغز خزنده» یا Reptile Brain بهکار برده میشود بیشترین مواد مغذی دریافتی توسط بدن را به خود جذب کرده و سوخت مورد نیاز خود را تامین میکند. درنتیجه تاثیر بسیار زیادی نسبتبه استدلال پذیری و منطق پذیری دارد. مفروضات مغز خزنده در کودکی ایجاد میشود و میتوان گفت بُعد هیجانی طرحوارهها بههمین علت قابلدرمان نیستند. حافظهی هیجانی از بدو تولد در وضعیت کاملا رسشیافته قرار گرفته و دارای درک است. کودکان از بعد هیجانی رویدادها تاثیر میپذیرند و هیچگاه آن را از یاد نمیبرند.
از ویژگیهای بسیار درست سریال افعی تهران ارجاع مداوم به کودکی شخصیت اصلی داستان است که خود بیانگر اهمیت دوران کودکی است. برای مثال، سکانسی که آرمان توسط پدرش در انباری حبس شده و پس از چند ساعت توسط مادرش در آغوش گرفته میشود. مادرش از ترس او تعجب میکند و میگوید «اینجا که خونهی خودمونه. چرا میترسی؟» درحالیکه کودک بعد شناختی اتفاقات را درک نمیکند و این ترس به حدی درون اون نفوذ کرده که نمیتواند پدرش را درک کند. منظور از درککردن علم و پذیرش نسبتبه این موضوع است که او نیز میتواند اشتباه کند.
بههمین علت بهتر است والدین پیش از فرزندآوری حتما به کلاسهای فرزندپروری مراجعه نمایند و یا حتما یک روانشناس درکنار فرزند خود داشته باشند. درواقع کودک هیجانات را بدون شناخت تجربه میکند. (شناخت در روانشناسی به عمل یا فرایند بهدست آوردن دانش و مفهوم از طریق تفکر، تجربه و حواس گفته میشود). برای مثال در سکانسی از فیلم، در ایام کودکی آرمان برق خانه میرود و او بهدنبال پدر و مادرش میگردد، اما چون آنها را در خانه پیدا نمیکند، در روان او طرحوارهی رهاشدگی ایجاد میشود.
در سکانسی دیگر از سریال افعی تهران، آرمان پس از سالها با معلم خود برخورد میکند، معلمی که کلیهی رفتارهای اشتباه خود با دانشآموزان را انکار کرده و ابراز پشیمانی نمیکند. میتوان گفت تنبیه غیراصولی معلمان بهشدت در ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی دخیل است و میتواند منجربهشکلگیری طرحوارهی بیاعتمادی و بدرفتاری در دانشآموزان شود که بعدها به طرق مختلف از جمله رفتارهای پرخاشگرانه و یا درماندگی در مقابل بدرفتاریهای دیگران در آنها بروز پیدا میکند.

شخصیت ضداجتماعی و ارتباطش با طرحوارهها
در یادداشتهایی دربارهی سریال افعی تهران، بعضیها خود شخصیت اصلی فیلم، یعنی آرمان بیانی را افعی تهران دانستهاند. بنا به تعریف راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی تدوین و گردآوری شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، شخصیت ضداجتماعی به آن دسته از افراد گفته میشود که ناقض قوانین اجتماعی بوده و اهمیتی به حقوق دیگران نمیدهند. این افراد عموما هنجارهای اجتماعی را رعایت نکرده و بعضا توسط مراجع رسیدگی به جرایم دستگیر میشوند. درواقع ارتکاب به جرائمی از جمله قتل و در پی آن بازداشت و مجازات از مشخصات بارز افراد مبتلا به این نوع اختلال است. علاوه بر این، چنین افرادی بسیار تکانشی و بدون فکر عمل میکنند و بسیار زودرنج و تحریکپذیر هستند.
افرادی که دارای اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند.عموما دلایل قانعکننده و مغالطهآمیزی برای توجیه کارهایشان میآورند. بنابراین طرحوارهی شکست و طرحوارهی خودانضباطی ناکافی در افراد عادی میتوانند منجربه بروز این اختلال شوند. این دو طرحواره در اثر عدم ارضا یا ارضای بیش از حد نیاز به خویشتن داری و نیاز به خودگردانی، کفایت و هویت ایجاد میشوند. انسانها از بدو تولد تمایل دارند تا کارگردان زندگی خود باشند، یعنی دوست دارند استقلال و عاملیت در روند زیست خود داشته باشند.
برای مثال کودکی که بسیار علاقهمند است و میخواهد خودش کارهای شخصیاش را به تنهایی انجام دهد، اگر توسط والدین با مانع مواجه شود مبنی بر اینکه نگران کودک هستند. لکن کودک با عدم ارضای این نیاز مواجه شده و احتمال ابتلا به طرحواره شکست در او بالا میرود. والدین میبایست در چنین شرایطی تسهیلگر کودک در انجام کارهایش باشند نه مانع.
کودکی که در چنین وضعیتی قرار گیرد اعتمادبهنفس و کفایت کسب میکند و دارای هویتی مستقل میشود. علاوه بر این، کودکان موجوداتی غریزی، تکانشی و هیجانخواه هستند.و میبایست در آنها نیرویی تحت عنوان مهارگر درون که منجربه خودکنترلی میشود، رشد نماید والدین باید برای کودک خود در سنین بالای 4 سال محدودیتهایی واقعبینانه و منطقی را مدون کنند که کودک ملزم به رعایت آنها باشد. در چنین شرایطی، نیاز به خویشتنداری در کودک تقویت شده و بعدها که وارد جامعه بزرگتری میشود، مشکلی در انطباق اجتماعی پیدا نمیکند.
علاوه بر طرحوارههای یاد شده، سایر دلایل از جمله مورد اذیت و آزار قرار گرفتن در ایام کودکی همچون خود آرمان و شخصیت زن قاتل با ایفای نقش مریلا زارعی در سریال افعی تهران و یا فرزندپروری بیثبات از عوامل دخیل در این اختلال هستند.که عمدتا در اقشار کمسواد جامعه وجود دارند.


تحلیل روانشناختی فیلم «پیش از طلوع»

تحلیل روانشناختی فیلم «پیش از نیمهشب»

آیا جراحی زیبایی به افراد احساس بهتری میدهد؟
