فاتح اورست ریاضیات
برای بزرگداشت مریم میرزاخانی؛ نابغه ریاضی ایرانی
اولینبودن همیشه جذاب است. خیلی از آدمها سراسر عمرشان را تلاش میکنند تا در حیطه فعالیتشان اولین و برترین باشند، ولی متاسفانه معدود آدمهایی هستند که میتوانند به این مرتبهدست پیدا کنند. «مریم میرزاخانی» یکی از همین معدود آدمهایی است که توانسته در بسیاری از موارد، اولین باشد. میرزاخانی نابغه ریاضی دنیاست که پس از اتمام تحصیلاتش در دانشگاه صنعتی شریف به دانشگاه هاروارد رفته و تا مقطع دکترا ادامه تحصیل داد و خیلی زود آنقدر مطرح شد که توانست اولین ایرانیای باشد که مدال «فیلدز» یا همان نوبل ریاضیات را بهدست بیاورد. متاسفانه در آخرین روز پایانبندی مجله، خبر درگذشت خانم میرزاخانی بر اثر سرطان همهمان را متاثر کرد و وظیفه خودمان دانستیم تا ادای دینی بکنیم به این بانوی دانشمند ایرانی.
«یک روز در حیاط مرکز، یک نیسان آبیرنگ، درحال حرکت بهسمت عقب بود. با چند نفر از بچهها ایستاده و سرگرم گفتوگو بودیم و نیسان را ندیدیم. یادش بخیر آقای تولا؛ هر جا هست آرامش و شادی همراه زندگیاش باشد که درستترین آموزه آن تابستان را او به ما منتقل کرد. او ما را صدا کرد و به کناری کشید تا زیر نیسان له نشویم. بعد هم با لحنی آمیخته به شوخی گفت: «خودتان مواظب خودتان باشید! شاید شما فکر کنید آدمهای خاصی هستید، اما ما مثل شما زیاد دیدهایم. میآیند و میروند و بخشی از آمار میشوند! ما شما را جدی نمیگیریم؛ خودتان باید خودتان را جدی بگیرید.» این متن بخشی از خاطره عجیب یکی از همدورههای مریم میرزاخانی است. اتفاقهایی از این دست باعث شد تا میرزاخانی بداند که اگر حواسش به خودش نباشد، کلاهش پس معرکه است. مریم در مورد دوران تحصیلات ابتداییاش گفته که خیلی خوششانس است، چون وقتی دوره ابتدایی را تمام کرده ،جنگ ایران و عراق به پایان رسیده و توانسته به مدرسه فرزانگان (زیر نظر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) برود.
قرار بود نویسنده شود
مریم میرزاخانی، سیزدهم اردیبهشت سال 1356 در تهران به دنیا آمد. پدرش، احمد میرزاخانی، یک مهندس برق شناختهشده بود و ریاست هیئت مدیره مجتمع آموزشی نیکوکاری «رعد» را بر عهده داشت. پدرش در مورد کودکی مریم گفته: «مریم مثل همه بود. درس خواند و بالا رفت؛ با کوشش و تلاش. زندگی روزمرهاش هم ساده، مثل همه و بهدرس و مشق و مطالعه میگذشت.» پدرش معتقد است که مریم از ابتدا عاشق ریاضی بود، ولی خانم نابغه معتقد بود که بهمرور عاشق ریاضی شده و دوست داشته نویسنده شود: «بچه که بودم دوست داشتم نویسنده شوم. هر داستانی که بهدستم میرسید و درواقع هر کتابی که بهدستم میرسید، میخواندم و تا قبل از آخرین سال حضورم در دبیرستان هیچوقت فکر نمیکردم ریاضیدان شوم. برادرم کسی بود که مرا بهطور عام به علم علاقهمند کرد؛
او هرچیزی را که در مدرسه میآموخت، برای من تعریف میکرد و فکر میکنم اولین خاطرهای که از ریاضیات دارم این بود که او مطلبی درباره جمعکردن اعداد ۱ تا ۱۰۰ را که در مجلهای خوانده بود، برایم مطرح کرد و اینکه چگونه گاوس با روشی نوآورانه آن را حل کرده بود. این اولین باری بود که از زیبایی یک راهحل ریاضی به شوق میآمدم و مجذوب آن میشدم. البته وقتی وارد تیم المپیاد ریاضی شدم، نمیخواستم ریاضی بخوانم و فکر میکردم که مهندس شوم، ولی بعد با کلاسهایی در دانشگاه شریف و برخوردهایی که با بچههای سالهای بالاتر از خودمان داشتیم، نهتنها من، بلکه بقیه بچههایی که همدوره بودیم تصمیم گرفتیم ریاضی بخوانیم.»
مریم خیلی زود استعدادش را در مدرسه نشان داد و دو سال پیاپی برنده مدال طلای المپیاد ریاضی کشور شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ میلادی در المپیاد جهانی ریاضی هنگکنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی را از آن خود کرد. سال بعد هم در المپیاد جهانی ریاضی که در کانادا برگزار شد، مدال طلا را اینبار با نمره کامل (۴۲ از ۴۲) بهدست آورد.
نجات از سقوط
مریم میرزاخانی اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت. میرزاخانی بههمراه دوستش، رویا بهشتی، کتابی تحت عنوان «نظریه اعداد» نوشت و با پایان دبیرستان، ریاضیات را در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و دورههای لیسانس و فوق لیسانس خود را در این دانشگاه به پایان رساند.
در اسفندماه سال ۱۳۷۶ اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیستودومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود، بهدره سقوط کرد و طی آن شش نفر از دانشجویان ریاضی دانشگاه شریف که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند، جان باختند، اما مریم میرزاخانی از جمله دانشجویان بازمانده از این سانحه بود. پدر مریم میگوید آن روزها تهران بوده: «وقتی خبر را شنیدم، با دانشگاه تماس گرفتم تا از احوال بچهها باخبر شوم. برای همه ما حادثه تلخی بود.»
خوشبختانه میرزاخانی از این حادثه جان سالم بهدر برد و به روند صعودیاش ادامه داد و با پذیرفتن بورسیه دانشگاه هاروارد، برای گذراندن دوره دکترا به ایالات متحده رفت. پدرش در اینباره میگوید: «مریم رفت آنجا چون بهتر میتوانست رشته تحصیلیاش را ادامه بدهد و امکان رشدش بیشتر بود. وقتی در این سطح میروی، حتما امکانات بیشتری هم داری.» بهمحضاینکه مریم کارش را در دانشگاه هاروارد شروع کرد، همه متوجه شدند که با یک نابغه ریاضیات طرف هستند و قرار است تز دکترای او، یک تز انقلابی در عرصه ریاضیات باشد. او در سال ۲۰۰۴، با اخذ مدرک دکترای هاروارد در دانشگاههای پرینستون و استنفورد به تدریس مشغول شد. یکسال بعد، در سال ۲۰۰۵، نشریه پاپیولار ساینس آمریکا او را بهعنوان یکی از ۱۰ ذهن جوان جهان برگزید و از او تجلیل کرد.
نوبل ریاضی بر گردن دختر ایرانی
حوزه فعالیت او بهطور خاص برروی فضاهای هندسی و همچنین نظریه «ارگودیک» متمرکز شده است. پرداختن بهجزئیات فعالیتهای علمی او فراتر از این متن است، اما او در مرزهای دانش ریاضیات به جستوجو میپردازد و دامنه آگاهی ما را از جهان شگفتانگیز ریاضیات توسعه میدهد. پژوهشهای مریم میرزاخانی بارها ازسوی جامعه ریاضیات جهان مورد ستایش قرار گرفته و جوایز و عناوین متعددی را برای او به ارمغان آورده است؛ اما بدونشک دریافت جایزه فیلدز بزرگترین دستاورد فعالیت علمی میرزاخانی است.
مریم میرزاخانی ۱۶ آگوست سال 2014 در کنفرانس جهانی ریاضیات سئول سخنرانی کرد. این کنفرانس بزرگترین گردهمایی ریاضیات جهان به شمار میرود که هر ۴ سال یکبار برگزار میشود. در این کنفرانس بهیاد جان چارلز فیلدز، ریاضیدان کانادایی، به ریاضیدانانی مدال اهدا میشود که کشفی چشمگیر در جامعه ریاضیات داشته و در هنگام اهدا آن بیشاز ۴۰ سال سن نداشته باشند. مریم میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ بهدلیل تحقیقات برجستهاش در حوزه هندسه و نظریه ارگودیک، بهعنوان نخستین زن و نخستین ایرانی، درحالی موفق بهدریافت این مدال شد که پیشاز او، هیچ زن دیگری موفق بهدریافت این مدال نشده بود. او جایزه خود را در مراسم افتتاحیه کنفرانس جهانی ریاضیات از دستان خانم «پارک گئون های»، رئیسجمهور کره جنوبی دریافت کرد.
وقتی از او پرسیده شد که چه چیزی برایش بیشاز هرچیز دیگری حکم جایزه و پاداشی در پشت یک کار طاقتفرسای ذهنی دارد، گفت: «قطعا رضایتبخشترین اتفاق، همان لحظهای است که میگویی: آهان! لحظهای که شور و شوق کشف و لذت و شعف درک چیزی جدید را احساس میکنی و احساس اینکه بالای تپهای ایستادهای و چشماندازی کامل را در مقابل داری. اگرچه در اغلب اوقات انجام کار ریاضیاتی برای من مانند این است که درحال کوهنوردی طولانی هستم، بدون آنکه مسیر پاخوردهای وجود داشته باشد و یا حتی چشمانداز پایان مسیری در تیررس دیدگان باشد.»
البته مریم قبل از اینکه سخنرانیاش را شروع کند، با پدرش تماس گرفت و این خبر مسرتبخش را به خانواده اطلاع داد؛ پدرش در اینباره میگوید: «قبل از اینکه جایزه را ببرد، خودش زنگ زده و به من گفت که بیشتر از این در زندگیام چه میخواهم؟ شک نکنید لحظه باشکوهی در زندگی آدم است.» بعد از اینجایزه، نام میرزاخانی تیتر بیشتر خبرگزاریهای جهان شد و رسانههایی مثل واشنگتن پست و گاردین با او مصاحبه اختصاصی کردند و همواره از میرزاخانی بهعنوان اسطورهای عجیب و شگفتانگیز در عالم ریاضیات نام بردند.
متاسفانه، تراژدی پیروز است
در تیر ۱۳۹۶ اعلام شد میرزاخانی به دلیل ابتلاء به سرطان در بیمارستانی در آمریکا بستری شدهاست. میرزاخانی از چهار سال پیش به سرطان سینه مبتلا و این سرطان به مغز استخوانش سرایت کرده بود؛ برای همین پدر و مادرش برای مراقبت از او به آمریکا رفتند و خیلیها از جمله «محمدعلی نجفی» مشاور ریاست جمهور به این اتفاق واکنش نشاندادند و از مردم خواستند که برای خانم میرزاخانی دعا کنند. مریم که بيست سال قبل مرگ را جواب كرده بود گويا رسالتى داشت كه بايد به انجام مى رسانيد افتخار آفرينى در دانشگاههای جهان. مریم میرزاخانی صبح روز شنبه، 24 تیر ماه 1396برای همیشه چشمش را به روی دنیایی که عاشقانه دوستش داشت، بست.