فقط درمانگر!
یکی از شاگردان شیوانا به بیماری مزمنی دچار شده بود و هر جا که مینشست در مورد بیماری خود برای بقیه صحبت میکرد. روزی قرار شد تعدادی از شاگردان برای رام کردن اسبهای وحشی و کسب درآمد به مزرعه مرد ثروتمندی بروند. این شاگرد بیمار هم داوطلب شد. اما مرد ثروتمند که از کارگران خود سابقه بیماری او را شنیده بود به شیوانا پیغام داد که نمیتواند این شاگرد بیمار را بپذیرد چون ممکن است افراد خودش را هم بیمار سازد و چون ممکن است به خاطر مریضی ضعیفتر از بقیه باشد نتواند اسبها را به خوبی رام کند.
شیوانا شاگرد مریض را خواست و پیغام مرد ثروتمند را به او رساند. شاگرد با ناراحتی گفت: "اما مرض من آنقدرها هم مهم نیست! یک بیماری مزمن است که اصلا واگیر ندارد و خودم به راحتی با آن کنار آمدهام و الان نسبت به قبل خیلی بهتر شده است."
شیوانا لبخندی زد و گفت: "مشکل، بیماری تو نیست. مشکل خود تو هستی که پیش هر غریبه و آشنایی که نشستی راجع به خودت و مریضیات صحبت کردی. مگر این افرادی که سفره دلت را پیش روی آنها باز میکردی طبیب و درمانگر بودند که راجع به بیماریات برای آنها توضیح میدادی. طبیعی است که وقتی برای کسی غیر از طبیب راجع به مریضی و بیماری صحبت کنی آن شخص از دریچه منفعت خودش به موضوع بیماری تو نگاه میکند و نتیجه همین میشود که میبینی.
یاد بگیر که از این به بعد بیماری خود را فقط نزد درمانگر آشکار کنی و اگر هم در زندگی مشکلی داری آن را برای کسی بازگو كني که میتواند مشکلت را برطرف کند."
جولیا
1402/1/8
عالیییییییییی بووووووددددد بینظیر خیلی مطالب شیوانا را دوست دارم ❤😍😘🥰