menu button
سبد خرید شما
خودآگاهی از منظر انسانی
آیدا مهراد  |  1403/02/08  | 

خودآگاهی از منظر انسانی


«خودآگاهی» یا همان ماهیت ذهن، واژه‌ای کارآمد است که پرداختن به آن در دنیای مدرن امروز بسیار با‌اهمیت است و جایگاه ویژه‌ای دارد.

اما چرا آگاهی فردی و شعور ذهنی باید مورد بررسی قرار گیرد؟ و چه جایگاهی را می‌تواند در مفهوم «من» داشته باشد؟ شاید نتوان یک تعریف واحد و منسجم از خودآگاهی ارائه داد، ولی در معنا و مفهوم کلی، می‌توان از آن به‌عنوان آگاهی از اطلاعات ورودی، باورها و عواطف خویش یاد کرد که در جهان پیرامون فرد در جریان هستند و به‌نوعی او را با خود درگیر و همراه می‌کنند. 

حال باید پرسید که هر کدام از ما، تا چه میزان درگیر دنیای پیرامون و حسی که از آن به‌دست می‌آوریم، می‌شویم؟ آیا هر آن‌چه که در‌واقع می‌گذرد، در دریافت‌ها و حسی که ما از آن داریم، یکسان ا‌ست؟ شاید پاسخ به این سوال، ما را تا حدی به فکر بیندازد و تلاش کنیم روی دنیای اطرافمان و هر آن‌چه که در جریان ا‌ست، دقیق‌تر شویم تا حسی بهتر را دریافت کنیم و حتی به فهم و ادراکی بالاتر دست یابیم.

اندیشمندان در طول سال‌ها مطالعه، برداشت‌ها و معانی متفاوتی را در این‌باره مطرح کرده‌اند و اکثریت آن‌ها به این رای و باور رسیده‌اند که خودآگاهی در‌واقع هشیاری و خویشتن‌آگاهی ا‌ست. در‌حقیقت فرد تلاش می‌کند تا خویشتن خود را نسبت‌به امور آگاه کند تا بتواند برخورد و یا حتی مقابله بهتری را از خود نشان دهد. زمانی‌که فرد از آن‌چه در بیرون خود می‌گذرد، آگاهی درست و کاملی داشته باشد، در یک نقطه، بازگشتی به خود دارد و درون خود را با سوالاتی می‌کاود؛ سوالاتی از‌قبیل «من کیستم؟»، «هویت من چیست؟» «چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با دیگر انسان‌ها دارم؟»، چه چیزهایی برمن اثرگذار ا‌ست؟»، «چه حق و حقوقی در این دنیا برای من به‌عنوان یک انسان تعیین‌شده ا‌ست»، «چه معایب و محاسنی دارم؟» و شاید صدها سوال و کنکاش دیگر. 

زمانی‌که این جوشش و تلاش درونی آغاز می‌شود، در‌حقیقت خودآگاهی فرد متبلور شده ا‌ست و می‌خواهد را‌ستی و درستی‌ها را بداند و سرچشمه آن را از خود آغاز ؛ چرا‌که رسیدن به این شعور و فهم، خود سرچشمه همه‌چیز ا‌ست. اگر خود را بشناسید و به آگاهی از خود برسید، در‌واقع جهانی را شناخته‌اید و تلاش می‌کنید جهان پیرامونتان را بسازید.



بیشتر بدانیم

همان‌طور که گفته شد، آگاهی و هشیاری هر‌دو در یک سطح قرار دارند و حتی می‌توان گفت در بسیاری جهات هم‌معنا هستند؛ زیرا انسان، مخصوصا انسان بالغ، بیشتر عمر خود را در‌حالت هشیاری و بیداری به سر می‌برد و مدام در‌حال کنکاش دنیای اطراف خود ا‌ست و همیشه یک چرایی در ذهن خود دارد. ولی باید حتما به این نکته توجه داشته باشیم که ما همیشه در سطح آگاهی و هشیاری بالایی نیستیم و در خیلی از مواقع، حتی از بسیاری امور به‌سرعت و بدون دقت رد می‌شویم، بدون آن‌که به عمق و چرایی آن توجه داشته باشیم. این مسئله برای هرکدام از ما بارها رخ داده ا‌ست و ما بدون آن‌که متوجه شویم، از آن گذشته‌ایم. 

نکته حائز اهمیت دیگر این ا‌ست که توجه به امور، به‌معنی آگاهی و هشیاری نیست؛ گاهی توجه می‌کنیم، ولی به‌دنبال چرایی و بازگشت به‌خودمان نمی‌رویم؛ یعنی با آن‌که مسئله برای‌مان مهم ا‌ست و متوجه رخداد آن شده‌ایم، ولی دیگر به کنکاش در آن و بررسی علت پدید‌آمدن آن نمی‌پردازیم. در این حالت، مورد مشاهده‌شده در مرحله پیش‌هشیاری‌مان باقی می‌ماند و شاید گاهی زمان لازم ا‌ست که این موارد را از پیش‌هشیاری به هشیاری انتقال دهیم و تلاش کنیم تصویری درست را از آن را ترسیم کرده و با سطح آگاهی پدید‌آمده (از زاویه خود) آن را تحلیل کنیم. این بررسی‌ها در طبقه‌بندی‌ها و زمان‌های مختلف و با توجه به تجربه فرد می‌تواند به تکامل برسد. 

با فرا‌گرفتن این مهارت و توجه عمیق‌تر به امور و رخدادهای پیرامونمان، می‌توانیم خویشتن خود را برای پذیرش و آگاهی بیشتر آماده کرده و با دقت عمل بیشتری به اطراف واکنش نشان دهیم؛ زیرا ما به‌عنوان یک فرد بالغ و خودآگاه نمی‌توانیم از اتفاقات درون و بیرونمان، بی‌تفاوت بگذریم.

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background