شیوهی مواجهه با اخبار بد این روزها
هميشه در زندگي به يك بُعد معنوي نياز داريم تا بهما كمك كند ظرفيتمان را براي توجه مناسب به درد، ترس، خشم، غم و حتي شادي افزايش دهيم. اگر بتوانيم راه خودمان را از ميان همهی اين هيجانهای خوشایند و ناخوشایند پيدا كنيم و حداكثر استفاده را از بسياري از فرصتها ببريم، ميتوانيم آنطور كه روياپردازي كرده بوديم، زندگي كنيم؛ فراتر از هيجانهايي كه داريم، فارغ از قضاوتها، مخالفتها و بدون عقبافتادن زندگي.
درختي را تصور كنيد كه شاخهها و برگهايش در معرض توفان است. هر آن احساس میكنيم درخت مقاومتش را در برابر توفان از دست ميدهد، برگهايش ميريزد، شاخههایش ميشكند و حتی ممکن است بهطور كامل بیفتد. ما هم وقتي در معرض هيجانهاي شديد مثل غم، خشم، ترس و انواع نگرانيها قرار ميگيريم، شبيه آن درخت در دل توفان هستیم.
در دل توفانها هم اين فرصت را داريم كه به تنهی درخت توجه كنيم و اوضاع را شكل ديگري ببينيم. ميبينيم كه درخت محكم ايستاده، تنهاش محكم است و ريشههاي عميقي در زمين دارد. چون درخت عمیقا در خاك ريشه دوانده، نمیافتد و از بين نمیرود. ما هم ريشه در خاك داريم.
چطور احساساتمان را بپذیریم
بدن ما ظرفيت عبور از هيجانها را دارد. هنگامي كه در توفان احساسات هستيم، نبايد چندان خودمان را درگير شاخ و برگها كنيم و روی آسيبپذيري تمرکز كنيم. وقتي كه درون احساسات شديدي قرار ميگيريم، ميتوانيم تمركزمان را بهسمت بدن يا تنفس كه همان تنه و محكمترين عضو است، ببريم و تنفس ذهنآگاهانه و هوشيارانهاي را تمرين كنيم.
بهاينترتيب، ميتوانيم روزي 20 تا30دقيقه با ترسهایمان تنها باشيم و از انرژي توجهآگاهي براي دربرگرفتن هيجاناتمان استفاده كنيم. اينگونه بهجاي اينكه اجازه دهيم هيجانها ما را در خودشان غرق كنند و رنج ببريم، بذر توجهآگاهي در ما رشد پيدا ميكند و از انرژي توجهآگاهي براي پذيرش هيجاناتمان بهره ميبريم. به این شکل، با درون خودمان ارتباط بهتري پيدا ميكنيم و بهتمام آن ارزشهايي كه بهخاطرش آن هيجانهاي دشوار را تجربه ميكنيم، متصل میشویم.