نگرانم، چون دخترم ماشین بازی میکنه!
عوامل تاثیرگذار در هویت جنسی کودک
با توجه به شیوع نارضایتی از هویت جنسی در میان نوجوانان، والدین خیلی از کودکان نگران نارضایتی از هویت جنسی فرزندشان هستند. آنها می ترسند که در آینده فرزندشان بخواهد تغییر جنسیت بدهد. اما چه عواملی در نقش و هویت جنسی کودکان تاثیرگذار است؟
عوامل موثر در نقش و هویت جنسی کودکان به دو دستهی عوامل درونی و بیرونی تقسیمبندی میشوند. منظور از عوامل درونی، نوع نگرش و تصورات والدین دربارهی جنسیت خود و فرزندشان و منظور از عوامل بیرونی، کلیشههای فرهنگی و الگوهای قومیتی یا ملیتی است.
خیلی پیش از شکلگیری نطفهی کودک، مادر و پدر از فرزندشان تصوراتی دارند. جدای از تمایل والدین برای داشتن فرزند دختر یا پسر، آنها تصوراتی هم در مورد نقشهای جنسیتی فرزندشان دارند. این تصورات متاثر از احساس والدین نسبتبه جنسیت خودشان و انتظارات و آرزوهای آنها نسبتبه جنس مخالف است. تصوراتی مانند: «دوست دارم یک پسر رومانتیک داشته باشم که اصلا مثل باباش سرسخت و جدی نباشه» یا «دلم میخواد یه دختر قوی داشته باشم که مستقل باشه و بتونه از پس خودش بربیاد.»
پیش فرض های جنسیتی والدین
این تصورات جنسیتی در طی مراحل بارداری و رشد جنین پررنگتر خواهند شد و با تولد کودک، به او فرافکنی میشوند. مسئله زمانی پیچیدهتر میشود که انتظارات جنسیتی والدین غیرهمسو و بعضا متضاد یکدیگر است یا زمانیکه پشت تمام فرافکنیهای والدین، احساسات عمیقی از نفرت و خشم نهفته باشد. مانند مادری که میگفت: «رفتارهای خانوادهی شوهرم بهقدری ظریف و زنانه و فاقد قدرت است که حاضرم بمیرم، ولی مادر پسری مانند آنها نباشم» یا پدری که دخترانگیها و آرایش دخترش را تمایل به خودنمایی و رفتارهای نمایشی برداشت میکرد؛ چیزی که از نظر پدر، گناه بود!
فرافکنی تصورات و پیشفرضهای جنسیتی والدین زمانی اهمیت پیدا میکند که آنها آگاهانه یا ناآگاهانه نقشهای جنسیتی مورد انتظار خود را در فرزندشان تقویت یا سرکوب میکنند. عامل مهم دیگر، احساس والدین نسبتبه جنسیت خود است. مادری که حس بدی نسبتبه زنانگی خود دارد و آن را مایهی تحقیر و ضعف میداند یا پدری که مردانگی را مایهی عذاب و باعث داشتن مسئولیت بیشازحد میداند، نمیتواند نسبتبه کودک همجنس خود، رفتاری بدون سوگیری داشته باشد. نارضایتی والدین از هویت و نقشهای جنسیتیشان بر روی دیدگاه کودکان نسبتبه جنسیت خود تاثیرگذار است.
کلیشه های جنسیتی
از همان ابتدای تولد، جنسیت یک کودک تعیینکنندهی رفتار والدین و اطرافیان نسبتبه اوست. کلیشههای فرهنگی، رفتارهای ازپیشتعیینشده و مشخصی را برای رفتار با دختر یا پسر تعیین میکند؛ کلیشههایی همچون علاقهی دخترها به رنگ صورتی، لزوم بازی کردن دختران با عروسک و پسران با ماشین.
ما تا وقتی کودک هستیم، جامعه با تقویت رفتارهای متناسب با جنسیت، به علاقه و انتخابهایمان جهت میدهد. اما نوجوانی، زمان سرکشی و طغیان در برابر این کلیشههاست. باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که تغییرات دنیای مدرن بر روان کودکان نیز تاثیر میگذارد. کارتونهای کودکان اکنون منحصر به جنسیت خاصی نیست و به گونهای ساخته شده که مورد علاقه هردو جنس باشد. مثلا کارتون «سگهای نگهبان»، «دختر کفشدوزکی» یا «باب اسفنجی» را نمیتوان منحصر به یک جنس دانست.
اکنون مرزهای جنسیتی میان اسباببازیها و رنگها نیز کمرنگ شده و کودکان میدانند که اشکالی ندارد اگر یک پسر عاشق رنگ صورتی باشد!
تاثیر فرهنگ جامعه و خانواده در هویت جنسی کودک
عامل مهم فرهنگ خانواده و جامعه را در حس کودک نسبتبه هویت جنسی خود هم نمیتوان دستکم گرفت. الگوهای قومیتی یا ملیتی با ارجحدانستن بیرحمانهی یک جنس (عموما پسرها) و اعطای امتیازاتی به آنها، عملا به احساس ناخوشایند جنس مخالف دامن میزنند و کودکان حتی از سنین کم با مشاهدهی بزرگترها، به آنچه در آینده برای یک دختر یا پسر روی میدهد، پی میبرند. برای مثال، کودک دختری را تصور کنید که با محدودیتهای خواهر نوجوانش برای بیرونرفتن از خانه مواجه میشود، درحالیکه برادرش آزادانه و بدون محدودیت با دوستانش به سفر میرود!
بهعنوان والدین، بهتر است رنگها، کارتونها یا اسباببازیها را جنسیتزده نکنیم. در مقابلِ ایفای نقشهای جنس مخالف در فرزندتان هم گارد نگیرید و اجازه دهید آنچه را که میخواهد تجربه کند. نارضایتی از هویت جنسی، تا اواخر دورهی نوجوانی، نگرانکننده و غیرقابلتغییر نیست. با دادن امتیازات برابر و نیز برخورد یکسان با هردو جنس، میتوانید تاثیرگذاریهای تبعیض جنسیتی قومی و فرهنگی بر کودکتان را کمرنگ کنید.