menu button
سبد خرید شما
هنر تبدیل! (داستان های شیوانا)
موفقیت  |  1403/01/21  | 

هنر تبدیل! (داستان های شیوانا)



مزرعه‌داری جوان از دنیا رفت و برای زن و فرزندان خود که همه کوچک بودند زمینی را به ارث گذاشت. زن برای این‌که شکم بچه‌ها را سیر کند، بلافاصله با کمک‌‌ همان بچه‌های کوچک زمین را زیر کشت گندم برد. اما چند ماه بعد که فصل درو رسید، چون زن مزرعه‌دار زراعت بلد نبود گندم‌هایش ضعیف و کم‌پشت شدند و با توجه به پراکندگی وسیع و کچل بودن بخشی از زمین‌ها دروی آن‌ها مقرون‌به‌صرفه نبود. 

زن به‌همراه بچه‌هایش هراسان نزد شیوانا آمد و از او راه‌حل خوا‌ست. شیوانا به‌همراه تعدادی از شاگردان سر زمین رفتند و به گندم‌های کم‌پشت و ضعیف نگاه کردند. یکی از شاگردان گفت‌: «ای کاش زود‌تر فصل کاشت سراغمان می‌آمدید. الان که دیگر کاری از ما ساخته نیست. چند هفته دیگر فصل سرما می‌آید و این زمین تا شش ماه دیگر قابل کشت نیست!» 

زن مزرعه‌دار از شنیدن این حرف بسیار اندوهگین شد و با نا‌امیدی شروع به گریه کرد و با غم و اندوه فراوان از شیوانا پرسید: «یعنی هیچ راهی ندارد که از این گندم‌های ضعیف پولی به‌دست آوریم!؟» 

شیوانا لبخندی زد و گفت‌: «پول شاید نه! اما شاید بتوانی تعداد زیادی گوسفند به‌دست آوری. کافی ا‌ست چشمانت را عادت دهی تا هنر تبدیل را یاد بگیرند.» 

زن مزرعه‌دار و شاگردان شیوانا با تعجب پرسیدند هنر تبدیل دیگر چیست؟ شیوانا گفت‌: «اگر تا الان در زندگی متوجه نشدید، پس باید آستین را بالا بزنید و در عمل آن را یاد بگیرید؟» 

سپس به شاگردان گفت در دور و نزدیک به‌همه دامداران خبر بدهند که چوپان‌هایشان می‌توانند هر‌روز گوسفندان خود را میهمان علف‌های شیرین و گندم‌های تازه کنند، به‌شرطی که به ازای چریدن تعداد مشخصی گوسفند در هر هفته، یک بره گوسفند به زن مزرعه‌دار به‌عنوان مزد هدیه دهند. دامداران که یافتن علف تازه برای گوسفندانشان سخت بود فورا قبول کردند و هر چند روز بخشی از زمین بزرگ مزرعه‌دار در اختیار تعداد زیادی از گوسفندان قرار می‌گرفت. 

دو ماه بعد زن مزرعه‌دار نزد شیوانا آمد و گفت‌: «الان یکصد بره گوسفند ریز و درشت به‌دست آورده‌ام. البته علف‌های زمین همگی چریده شدند و خاک زمین به‌خاطر کود گوسفندان برای سال دیگر قوت یافته ا‌ست. اما چگونه می‌توانم این همه بره را به تنهایی بزرگ کنم. بچه‌های من شیر می‌خواهند و غذا، و نگه‌داری این همه بره به تنهایی از من ساخته نیست. تازه این بره‌ها برای سیر کردن شکمشان نیازمند علف و غذا هستند که من ندارم!؟» 

شیوانا با تبسم به یکی از شاگردان گفت‌: «بره‌ها را سه قسمت کنید. یک‌سوم بره‌ها را به بازار ببرید و اگر کسی پول نقد برای خرید نداشت آن‌ها را با گاوی شیرده و مقدار کافی علف و گندم و غذا عوض کنید. یک‌سوم دیگر را به یکی از دامداران بدهید تا در‌کنار گوسفندان خود نگه‌داری کند و به‌عنوان مزد چند تایی را بردارد و بقیه را برای این زن و بچه‌هایش به‌عنوان سرمایه پروار کند. بقیه را هم به خود زن بدهید تا فکری برایشان بکند! او باید فهمیده باشد که لازم نیست همیشه همه کار‌ها را خودش انجام دهد و می‌تواند با هنر تبدیل و شریک کردن دیگران در دارایی‌های خود و سود رساندن به افراد مطمئن و درستکار، کارهایی را که از او ساخته نیست توسط دیگران انجام دهد.»

شاگردان چنین کردند و زن مزرعه‌دار با دستی پر و چشمانی پرامید به سر خانه و زندگی خودش برگشت. 

سال بعد شیوانا به‌همراهی شاگردان در فصل کشت به سراغ مزرعه آن زن رفت. دید مردی با پسران جوان و اعضای خانواده‌اش با شور و اشتیاق، مشغول کارند و زمین را آماده کرده و زیر کشت برده‌اند. 

شیوانا از مرد در مورد زمین و دستمزدشان پرسید. مرد با خنده گفت‌: «ما از اقوام دور صاحب این مزرعه هستیم. ورشکست شده بودیم و جایی برای اقامت نداشتیم. این خانم قبول کرد در انبار مزرعه ساکن شویم به‌شرطی که نگهبان او و فرزندانش شویم و کشت و داشت و برداشت گندم‌ها را در طول سال انجام دهیم و گاو و گوسفندهای او را هم تیمار کنیم. در مقابل او دستمزد بسیار خوبی را به‌صورت گوشت و گندم در اختیار ما قرار می‌دهد و موقع برداشت مقداری از گندم‌ها هم مال خودمان می‌شود. همه راضی هستیم. او به ما جا و مسکن و کار و غذا داد. او چشم امید و حامی ما‌ست و از جان و دل برایش خدمت می‌کنیم. 

شیوانا با لبخند رو به شاگردان کرد و گفت‌: «این‌‌ همان مهارت تبدیل ا‌ست. همیشه کسی هست که نیازمند چیزی ا‌ست که شما دارید و به‌کارتان نمی‌آید. در مقابل او چیزی دارد که به‌درد شما می‌خورد و مشکل شما را حل می‌کند. با هنر تبدیل می‌توانید نیاز‌های یکدیگر را رفع کنید و از موانع و مشکلات سخت عبور کنید. این‌‌ همان رازی ا‌ست که این بانو چون روز اول نمی‌دانست، دچار یاس و ترس شده بود. اما وقتی فهمید به منبع امید و حامی دیگران تبدیل شد.»


آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background