راهکاریی برای هدفگذاری در سال جدید بدون هزینه زیاد
لطفا به دوره آموزشی هدفگذاری نروید!
بهترین دوره هدفگذاری با عادیترین دوره هدفگذاری، از نظر محتوای خام تفاوتی ندارند؛ برای همین تا دلتان بخواهد، دوره آموزشی هدفگذاری در اینترنت پیدا خواهید کرد. آن چیزی که دورههای هدفگذاری را از هم متمایز میکند و قیمتها بالا و پایین میشود، میزان توانمندی استاد در هدایت و توانمندسازی شماست. متعهد باشید که میتوانید خود را مدیریت کنید و با خودتان صداقت داشته باشید. در این مقاله راهی را میآموزید تا هر سال طبق آن برای خود هدفگذاری کنید و تا پایان سال هم با همان فرمان جلو بروید.
هفت پرسش ساده، اما حیاتی برای هدفگذاری
هر چقدر هم دنبال کتاب بگردید و در دوره آموزشی شرکت کنید، تا وقتی شروع نکنید و شکست نخورید و برنامهریزی و تعهد به آن را یاد نگیرید، در هدفگذاری پیشرفتی نخواهید کرد؛ بههمین دلیل، پیش از هر اقدامی، به ده پرسشی که در ادامه آمده است، پاسخ دهید:
1. سال گذشته خود را بررسی کنید و بینید به کدام کارتان افتخار میکنید و از از کدام کارتان بهشدت پشیمان هستید؟
2. در سالی که گذشت، چه عادات مثبتی در شما ایجاد شد و کدام عادات منفی وجود دارند که میخواهید آنها را کنار بگذارید؟
3. برای چه کارهایی و چگونه باید زمان بیشتری اختصاص دهید؟
4. خودتان را در انتهای سال آینده ترسیم کنید و دقیقا بگویید که تبدیل به چه فردی خواهید شد؟
نکته: قرار نیست زیاد تغییر کنید، چون فقط 365 روز بعد است! اما قطعا تغییراتی خواهید کرد و رشدهایی خواهید داشت؛ آنها را بنویسید.
5. برای تبدیلشدن به فرد مطلوب، چه چیزهایی را باید یاد بگیرید و چه مهارتی را لازم است بیاموزید؟
6. تغییرات مهمی که میخواهید در شرایط زندگی و کار خود در سال آینده ایجاد کنید، کدام است؟
7. اگر امسال آخرین سال زندگی شما باشد، چه کارهایی هست که باید انجامشان دهید؟
پاسخ به این سوالات، شفافیت و وضوح مناسبی را برای شما نسبتبه گذشته و آینده ایجاد میکند و باعث میشود اهداف دیگران را زندگی نکنید.
9 قانون برای هدفگذاری
با بررسی و پاسخ به پرسشها، حدودا دستتان آمده است که باید چه اهدافی را برای سال آیندهتان بنویسید. کافی است استانداردسازی کنید.
در ادامه 9 قانون ارائه خواهد شد که اجازه میدهد به اهداف اصلی و مهم زندگی خود برسید:
1. برای هدفگذاری اهداف وابسته را با هم ادغام کنید
مثلا اگر یک هدف شما این است که ده کتاب بخوانید و هدف دیگر این است که بازاریابی را یاد بگیرید، این دو هدف میتوانند در هم ادغام شده و به مطالعه ده کتاب با موضوع بازاریابی تبدیل شوند.
2. برای هدفگذاری اهداف آرمانی را که فکر میکنید در توان شما نیست، حذف کنید
مثلا وقتی شما سال گذشته بیست میلیون تومان درآمد داشتهاید، منطقی نیست که هدف صدمیلیون تومان درآمد را برای خود بنویسید. کسی که امسال بیست میلیون درآمد داشته، با توجه به شرایط اقتصادی کشور، سال آینده با رشدی معقول بین بیست تا سی میلیون درآمد خواهد شد. (البته اگر میخواهید مسیر درآمدزایی خود را بهطور کامل تغییر دهید یا غول چراغ جادویی را پیدا کردهاید، داستان فرق میکند!)
3. برای هدفگذاری اهدافی را که انگیزه نمیدهند و برایتان هیجانانگیز نیستند، یا حذف کنید یا آنها را با هدفی ادغام کنید که انگیزهبخش و محرک باشد
مثلا تمامکردن یک کتاب برای شما اصلا جذاب نیست، اما مجبورید این کار را بکنید. شما میتوانید دوست خوبی پیدا کنید و برای مطالعه کتاب، در یک فضای دوستانه و دونفره درکنار هم پیش بروید؛ درنتیجهاین کار برای شما جذاب میشود، زیرا لذت حضور درکنار یک دوست، سختی انجام هدف را کم میکند.
4. برای هدفگذاری اهدافتان باید قابلیت سنجش داشته باشند
اگر هدفتان این باشد که همسر مهربانتری باشید، هیچ معیاری برای سنجش ندارد؛ بنابراین هدف نیست و باید حذف شود. درواقع این موضوع جزء ارزشهای شماست، نه اهداف شما. هدف قابلاندازهگیری، برای همه مشخص است. اینکه شما تصمیم میگیرید درآمدتان را بیستدرصد افزایش دهید، اندازهپذیر و قابل سنجش بوده و برای شما هم امکانپذیر است.
5. برای هدفگذاری اهدافتان نباید وابسته به دیگران باشد؛ آن چیزی هدف است که به خودتان مربوط باشد
اینکه میخواهید فرزندتان را به کلاس موسیقی بفرستید، جزء اهداف شما نیست، چون ممکن است او یا همسر شما با این موضوع مخالف باشند. یا موضوع ارتقا شغلی هدف نیست، چون ممکن است مدیرتان تصمیم بگیرد فرد دیگری را انتخاب کند. شما باید لیاقت و شایستگی این موضوع را پیدا کنید که ارتقا شغلی بگیرید؛ پس اینکه چگونه میتوانید شایسته ارتقا شغلی باشید و هدفگذاری برای توانمندسازی خودتان، البته با درنظرگرفتن قانون قبل، میتواند یک هدف باشد.
6. برای هدفگذاری نباید بیش از سه هدف داشته باشید
با خودتان روراست باشید و اگر بیش از سه هدف دارید، آنها را اولویتبندی کنید. لازم نیست بقیه هدفها را حذف کنید، بلکه فقط لازم است مهمترین اهداف را در ابتدای فهرست قرار دهید.
7. برای هدفگذاری سالانه برای سالتان یک اسم بگذارید و آن را بههمه اعلام کنید تا مجبور شوید متعهد باشید
یک راهحل جایگزین و کاربردیتر برای هدفگذاری، روش «یک کلمه» است. چند روزی باید فکر کنید، تمرکز کنید، ارزشهایتان را بررسی کنید و خودتان را برای انتخاب همین «یک کلمه» برای یکسال پیشرو آماده کنید. سپس بهجای نوشتن جملات انتزاعی یا اهدافی دور از ذهن، فقط و فقط «یک کلمه» ملموس را برای سال جدید انتخاب کنید. وقتی شما یک اسم را برای سالتان انتخاب میکنید، این اسم، برای انجامدادنها یا انجام ندادنهایتان، یک خطکش و معیار است. معیار شما برای گذراندن روز، ثبتنام در دورههای آموزشی یا انتخاب شغل، همین «یک کلمه» میشود. در ادبیات کسبوکار میگویند «استراتژی یعنی هنر نهگفتن به فرصتهای مختلف در راستای تمرکز بر فرصت اصلی.» همین «یک کلمه» معیار شما برای نهگفتن بهکارهایی است که نباید انجام دهید.
8. برای هدفگذاری طبق زمانبندی، برنامهریزی و عادتسازی کنید
هرروز یک قدم بهسمت هدف بردارید. درست است که برنامه شما یکساله است، اما باید برای آن، برنامه زمانبندی درست کنید. شاخصها اینجا بهکارتان میآیند. مثلا یکی از اهدافتان این است که 25 کتاب را تا پایان سال بخوانید؛ این یعنی هر ماه حداقل دوکتاب، هردو هفتهیک کتاب و هر هفته نصف یک کتاب! اینگونه میتوانید برای هرروزتان قدمهایی را بردارید و عادتهایی را ایجاد کنید تا در رسیدن به هدف به شما کمک کنند.
9. تحلیل و بررسی عملکرد و هدفگذاری مجدد در صورت نیاز
در ادامه مثال قبل، اگر بعد از سهماه، کمتر از سه کتاب خوانده بودید، معلوم میشود که یا این هدف مناسب شرایط شما نبوده است و یا باید در ماههای آتی، جدیتر کتاب بخوانید تا عقبماندگی از برنامه را جبران کنید. پس اگر در ششماهه اول سال، عملکردتان را بسنجید، براساس آن میتوانید اهدافتان را تغییر دهید.
جمعبندی
صحبتکردن در باب اهمیت هدفگذاری، مثل تایید خوببودن صداقت و درستکاری است! قطعا همه ما انسانها به ارزش هدفمندی و هدفگذاری پی بردهایم، اما عمل به دانستهها، تفاوت اصلی انسانها موفق و ناموفق است. با پاسخ به هفت سوال ابتدای مقاله و بررسی 9 قانون مطرحشده، میتوانید اهدافی را تعیین کنید که احتمال رسیدن به آنها، بیش از فراموشیشان باشد.
سید محمد حسینی / مدرس شیوههای نوین یادگیری