تاثیر بیوریتم بر رفتار سازمانی
توصیه هایی عملی برای مدیران در جهت بهینه سازی عملکرد کارکنان
کلمهی بیوریتم (biorhythm) از واژهی یونانی Bios بهمعنی زیستی و Rhythmus بهمعنی حرکت منظم یا سنجیده مشتق شده است. واژهی بیوریتم در واژه نامهی آکسفورد اینطور تعریف شده است: «هر الگوی مکرری از فعالیتهای فیزیکی، احساسی و ادراکی که بر رفتار انسان اثر میگذارد». معادل فارسی آنهم «زیستآهنگ» نامیده میشود.
بیوریتم یکی از مهمترین موضوعات در حیطهی شناسایی ارگونومی ذهن است که با شناخت جنبههای جسمانی، ذهنی و حسی شخص میتواند در کاهش حوادث، اشتباهات بدون دلیل ظاهری و نوسانات عملکردی افراد موثر باشد.
الگوهای طبیعی و چرخهای زندگی انسان
بیوریتم، مفهومی که به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد، نشان میدهد که زندگی انسان تحتتأثیر الگوهای طبیعی و چرخهای است.
این چرخهها به سه نوع «فیزیکی»، «عاطفی» و «فکری» تقسیم میشوند.
چرخهی فیزیکی که 23 روز طول میکشد بر قدرت بدنی، سلامتی و استقامت تأثیر میگذارد.
چرخهی عاطفی که 28 روز طول میکشد بر خلقوخو، احساسات و حساسیت اثر گذاشته
و چرخهی فکری که هر 33 روز یکبار حلقهی خود را تکمیل میکند بر عملکردهای شناختی، استدلال منطقی و هوشیاری حاکم است.
بهبود عملکرد فردی و سازمانی
با وجود اختلافنظر جامعهی علمی در مورد اعتبار تجربی بیوریتم، تحقیقات بینرشتهای برای بررسی تأثیرات بالقوهی آنها بر عملکرد و رفتار انسان آغاز شده است. پیشرفتها و نوآوریهای بهوجود آمده در فناوریهای بیومتریک و تحلیلهای محاسباتی، علاقه به کمیسازی و استفاده از الگوهای بیوریتمیک را برای بهبود نتایج عملکرد فردی و سازمانی افزایش داده است.
بهترین زمان برای انجام کارهای بدنی
همانطورکه گفتیم، چرخهی فیزیکی بر استقامت، هماهنگی و وضعیت فیزیکی کلی بدن حاکم است. در طول فاز بالا، افراد اوج انرژی و استقامت بدنی را تجربه میکنند که آن را به زمان مناسبی برای درگیرشدن در کارهای سخت بدنی تبدیل میکند.
برعکس، فاز پایین با کاهش توانایی فیزیکی و افزایش خطر آسیب مشخص میشود. تحقیقات در زمینهی علوم ورزشی و بهداشت حرفهای، مرحلهی بالای فیزیکی را با افزایش عملکرد و کاهش میزان تصادفات مرتبط کرده است.
بهترین زمان برای کارهای گروهی
چرخهی عاطفی بر ثبات عاطفی، خلاقیت و تعاملات بینفردی تأثیر میگذارد. نقاط بالا در چرخه با افزایش همدلی، روحیهی بالاتر و ظرفیت بیشتر برای تفکر خلاق، آمادگی بیشتر برای کار گروهی و نقشهایی که نیاز به هوش هیجانی بالایی دارند مرتبط است.
مرحلهی پایین ممکن است منجربه احساس بیتفاوتی، تحریکپذیری یا افزایش حساسیت شود که بهطور بالقوه بر انسجام تیم و رضایت شغلی فردی تأثیر میگذارد.
تحقیقات معاصر بر اهمیت بیوریتم در بهینهسازی عملکرد شغلی تأکید میکنند. مطالعهی جدیدی نشان داده که همبستگی بین کارگرانی که انواع وظایفشان را با مراحل بیوریتم خود هماهنگ میکنند، افزایش قابلتوجهی را در کارایی و رضایت شغلی نشان میدهند. درک بیوریتم در چارچوب گستردهتر رفتار سازمانی برای سازمانها به منظور استفاده از پتانسیل کامل نیروی کارشان بسیار مهم است.
بیوریتم در زمینهی رفتار سازمانی
بیوریتم نقش مهمی در رفتار سازمانی دارد و بر عملکرد فردی و پویایی جمعی تأثیر میگذارد. همگامسازی بیوریتمی اعضای تیم میتواند بهطور قابلتوجهی بر کارایی، روحیهی محل کار و فرهنگ کلی سازمانی تأثیر بگذارد.
بیوریتم همگام میتواند منجربه افزایش همکاری، خلاقیت و حل مشکلات جمعی شود که درنتیجه «پنجرههای عملکرد اوج» ایجاد میشود.
در مقابل، ناهماهنگی میتواند باعث عدم ایجاد ارتباطات موثر، عدم حل تعارض و چالشهای هماهنگی پروژه شود و بهطور بالقوه مانع از اثربخشی تیم خواهد شد. سازمانهایی که به بیوریتم اهمیت میدهند، میتوانند فرهنگی را پرورش دهند که رفاه، انعطافپذیری و سازگاری را در اولویت قرار میدهد.
با اذعان به نوسانات طبیعی در بهرهوری و خلقوخوی کارکنان، سازمانها میتوانند سیاستها و اقداماتی را اجرا کنند که با این تغییرات سازگار باشد و یک محیط کاری حمایتی را تقویت کند. این رویکرد میتواند منجربه افزایش رضایت شغلی، کاهش نرخ گردش مالی و نیروی کار انعطافپذیرتر شود.
جلوگیری از فرسودگی شغلی
تحقیقات در زمینهی روانشناسی سازمانی و مدیریت منابع انسانی نشان داده است که برنامهریزی منعطف و سیاستهای کار از خانه میتواند منجربه سطوح بالاتر مشارکت کارکنان و سطوح پایینتر فرسودگی شغلی شود.
ادغام آگاهی بیوریتمیک در استراتژیهای تیمسازی و مدیریت پروژه هم میتواند انسجام و بهرهوری تیم را افزایش دهد.
به رسمیت شناختن بیوریتم در رفتار سازمانی نشاندهندهی تغییر بهسمت شیوههای مدیریت جامع است؛ جایی که بهزیستی کارکنان بهعنوان جزء لاینفک موفقیت سازمانی دیده میشود. این رویکرد بهنفع کارکنان است و به ایجاد سازمانهای پویا، نوآور و انعطافپذیرتر کمک میکند.
توصیههای کاربردی برای مدیران برای بهبود عملکرد کارکنان
در ادامه توصیههایی عملی را برای مدیران در جهت بهینهسازی عملکرد تیم و افزایش رفاه کارکنان با شناسایی و تطبیق با چرخههای طبیعی کارکنان و استفاده از آنها ارائه خواهیم کرد.
این استراتژیها شامل استفاده از دستگاهها و اپلیکیشنها برای ردیابی چرخههای فیزیکی، احساسی و فکری، اجرای برنامهریزی انعطافپذیر، تنظیم حجم کاری و مسئولیتها، ارائهی حمایت از سلامت عاطفی و روانی، ایجاد فرهنگ سازمانی آگاه از بیوریتم و برگزاری کارگاههای آموزشی است.
• مدیران میتوانند از فناوری و ابزارهایی برای ردیابی بیوریتم مانند دستگاهها و فناوریهای پوشیدنی برای بهدست آوردن بینش در مورد تخصیص بهینهی کار، زمانبندی و اولویتها استفاده کنند («Wearable Technology» یا فناوری پوشیدنی یک دستگاه الکتریکی هوشمند (وسیلهای الکترونیکی مجهز به میکرو کنترولر) است که نزدیک یا روی سطح پوست قرار میگیرد.
این دستگاه توانایی شناسایی، جمعآوری، تجزیه، تحلیل و انتقال اطلاعات را دارد. بهطور مثال اطلاعاتی در مورد علائم حیاتی بدن موجود زنده یا هر نوع اطلاعات محیطی دیگر که میتوانند بلافاصله در اختیار کاربر قرار گیرند).
• زمانبندی انعطافپذیر بهکارکنان اجازه میدهد تا در پربارترین دورههای خود کار کنند، چرخههای بیوریتم فردی را تطبیق دهند و بهطور بالقوه بهرهوری کلی و رضایت شغلی را افزایش دهند.
مدیران همچنین باید حجم کار و مسئولیتها را برای تطبیق با کاهش طبیعی بهرهوری و انرژی مرتبط با فازهای بیوریتم خاص تنظیم کنند.
تخصیص مجدد وظایف یا تمدید زمان اولویت در این دورهها میتواند به سازگاری با این نوسانات کمک کند. سیستمها و منابع حمایتی برای کارکنانی که مراحل پایین چرخهی عاطفی خود را تجربه میکنند، مانند خدمات مشاوره و سلامت روان نیز میتواند ایجاد شود.
• ایجاد یک فرهنگ سازمانی آگاه از بیوریتم شامل اجرای ترتیبات کاری منعطف، تشویق گفتوگوی باز در مورد رفاه جسمی و روانی و برگزاری کارگاههای آموزشی برای آموزش کارکنان و مدیران در مورد بیوریتم و تأثیر آنها بر کار است.
اتخاذ این شیوهها مستلزم تغییر مدلها بهسمت رویکردی فردیتر به مدیریت با درنظرگرفتن ریتمهای منحصربهفرد هر کارمند در هماهنگی کار است. این رویکرد نهتنها به رفاه کارکنان کمک میکند، بلکه بهرهوری کلی و انسجام تیم را نیز افزایش میدهد. با ادغام آگاهی از بیوریتم در شیوههای مدیریت، سازمانها میتوانند محیط کاری پویا، حمایتکننده و کارآمدتری را ایجاد کنند.
استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی بیوریتم کارکنان
همانطورکه درک بیوریتم و تأثیر آنها بر عملکرد انسان عمیقتر میشود، پتانسیل ادغام آنها در مدیریت و فرهنگ سازمانی افزایش مییابد. پژوهشهای آینده در این زمینه ممکن است از پیشرفتهای هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی برای ایجاد مدلهای پیشبینیکنندهی عملکرد کارکنان براساس دادههای بیوریتمیک استفاده کنند.
این فناوریها میتوانند توصیههای شخصیسازیشده برای برنامهریزی وظایف،گردهمآوری تیم و امور بهداشتی ارائه دهند و درنتیجه رفاه فردی و کارایی سازمانی را بهینه کنند.
رعایت حریم شخصی کارکنان
با این حال، استفاده از بیوریتم در محیط کار ملاحظات اخلاقی مهم و نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی را افزایش میدهد.
سازمانها باید مرز باریک بین استفاده از دادههای شخصی برای بهینهسازی عملکرد و احترام به حریم خصوصی و استقلال کارکنان را رعایت کنند.
ارتباطات شفاف، مشارکت داوطلبانه و اقدامات سختگیرانه در راستای حفاظت از دادهها در ادغام اخلاقی بینشهای بیوریتمیک در شیوههای مدیریت بسیار مهم خواهد بود. درنتیجه، کاوش بیوریتم مرز امیدوارکنندهای را برای افزایش عملکرد سازمانی و رضایت کارکنان ارائه میکند.
با اتخاذ رویکردی آگاه از بیوریتم به مدیریت، سازمانها میتوانند محیطی کاری را ایجاد کنند که به چرخههای طبیعی انسانی احترام میگذارد، از رفاه فردی حمایت میکند و به سطوح بالاتری از بهرهوری و نوآوری دست مییابد.
استفاده از بیوریتم برای اطلاعرسانی استراتژیهای مدیریتی دقیقتر و انسانمحور نوید قابلتوجهی برای آیندهی کار دارد.