menu button
سبد خرید شما
چگونه با فرد سوگوار برخورد کنیم؟
مونا گوشه  |  1402/10/24  | 

چطور با فرد سوگوار همدلی کنیم؟

غمِ آخرتون باشه...

از یک هفته قبل از فوت پدرم، سوگواری من شروع شده بود، چرا‌که می‌دانستم دیگر هیچ امید بازگشتی وجود ندارد و داشتم همه جوره سعی می‌کردم که با این واقعیت تلخ که این آخرین روزهایی ا‌ست که می‌توانم جسم بی‌تحرکش را ببینم و لمس کنم، کنار بیایم. دوستان و آشنایانمان مدام به ما سر می‌زدند و هر کدام به شیوه‌ی خودشان سعی می‌کردند ما را دلداری بدهند. برخی که خودشان از مرگ هراس داشتند، سعی در انکار واقعیت داشتند و با عبارت‌هایی مثل «بابات خیلی قویه و این بار هم بیماری رو شکست میده»، «اون هنوز کلی کار داره تو دنیا»، «اون خیلی شماها رو دوست داره و دل نمی‌کنه ازتون» و ... سعی می‌کردند ما، یا بهتر بگویم در‌واقع خودشان را تسلی دهند. غافل از این‌که مرگ تنها واقعیت مطلقی ا‌ست که برای همه‌ی ما در این دنیا اتفاق خواهد افتاد و نه با این کار دارد که چقدر ما عزیزانمان را دوست داریم و هنوز در دنیا کاری داریم یا نداریم و نه به این‌که چقدر قوی یا ضعیف هستیم.

از آن طرف، عده‌ای دیگر بودند که با بی‌اعتبار کردن آن شرایط و عادی و منطقی جلوه‌دادن موقعیت، سعی در آرام‌کردن ما یا باز بهتر بگویم خودشان داشتند؛ با جملاتی مثل «بالاخره مرگ حقه»، «کسی جلوی اتفاق رو نمی‌تونه بگیره»، «این راهیه که همه‌ی ما باید بریم» و ...
بالاخره آن یک هفته‌ی سخت و طاقت‌فرسا گذشت و مرگ از راه رسید. اگر چه یک هفته بود که می‌دانستم دیر یا زود زنگ تلفنی این خبر را به ما خواهد داد، با این حال باز هم با شنیدنش فروریختم. واقعیت سیلی سختی به من زد. احساسات و عواطف متضادی را تجربه می‌کردم از این‌که دیگر پدری که عاشقانه دوستش داشتم را نخواهم داشت، نخواهم دید، نخواهم شنید، نخواهم بویید و نخواهم بوسید. می‌ترسیدم و هیچ از این حجم از نداشتن و فقدان خبر نداشتم.

از طرفی دیگر، یک احساس سبکی داشتم که خب بالاخره این انتظار جهنمی به پایان رسید و تکلیف ما روشن شد و از این بابت هم یک عذاب وجدانی می‌گرفتم. لحظه‌‌ای می‌فهمیدم چه به سرمان آمده و لحظه‌ای دیگر خودم را در‌حال برنامه‌ریزی مراسم، چنان ا‌ستوار و مسلط پیدا می‌کردم که انگار برای جشن تولدش تدارک می‌بینم! و یک مرتبه‌خودم از این تضاد جا می‌خوردم. در‌نهایت زمان‌برگزاری مراسم شد و ما درگیر احساسات و عواطف مختلف، باید با دوستان آشنایان دور و نزدیک که به رسم ادب و احترام و همراهی آمده بودند، روبه‌رو ‌شدیم. هر یک به رسم عادت سعی می‌کردند جملاتی را بیان کنند که التیامی برای این درد و فقدان باشد، اما وقتی خودت در آن جایگاه قرار می‌گیری، می‌فهمی که گاهی فقط یک آغوش ساده و در سکوت، می‌تواند از برخی جملات التیام‌بخش‌تر باشد.

سوگواری و همدردی

چگونه با فرد سوگوار برخورد کنیم؟


از آنجایی که ازدست‌دادن برای اکثر ما می‌تواند پروسه‌ای بسیار سخت و دردناک باشد، از این رو روبه‌رو‌شدن با این مراحل برای بیشتر ما همراه با اضطراب فراوان ا‌ست و خیلی وقت‌ها برای مواجهه با احساسات ناشی از آن‌قدرت لازم را نداریم. دقیقا به‌همین دلیل هم اولین مکانیزم دفاعی که اکثر افراد سوگوار از خود نشان می‌دهند انکار ا‌ست. اما لازم نیست ما با جملاتی مثل «خوب شد بیشتر از این رنج نکشید»، «راحت شد» یا «الان جای بهتری از ما هست» بیشتر منکر واقعیت و سرکوب هیجان‌های ناشی از این اتفاق شویم؛ یا مثلا با گفتن «تو راضی بودی می‌موند و بیشتر عذاب می‌کشید؟» به بازمانده احساس گناه کاذبی را القا کنیم تا از رفتن عزیز از‌دنیا‌رفته خیالش راحت باشد.


یا مثلا می‌شنویم که می‌گویند: «خدا خیلی دوستش داشت که بردش پیش خودش!» مراقب باشیم که فرد سوگوار در مراحل تجربه‌ی هیجان‌ها یا چانه‌زنی که از مراحل طبیعی سوگ هست، خود‌به‌خود ممکن ا‌ست با باورهایش نسبت‌به دنیا و خدا درگیر شود و نیازی نیست ما با همچین عباراتی، نفت بر روی آتشش بریزیم و لنگرهایی را که شاید او را در این شرایط سخت نگه داشته باشد، سست کنیم و خشم و بی‌اعتمادی‌اش را نسبت‌به دنیا و گاهی خدا افزایش دهیم.

سوگواری و هم دردی

بهترین شیوه همدلی با فرد سوگوار


همان‌طور‌که گفته شد، به‌نظر می‌رسد هر حرفی که عرف ا‌ست و توسط عموم مردم در مواجهه با فرد سوگوار به‌زبان می‌آورند، می‌تواند آسیب‌رسان باشد. بهتر ا‌ست بگویم که هر رفتار یا کلامی که باعث خارج‌شدن فرد از پروسه‌ی طبیعی‌ای که در‌حال طی‌کردن آن ا‌ست، شود و عواطف سخت و سنگینی را که تجربه می‌کند بی‌اعتبار کند، آسیب‌رسان ا‌ست.

مرحله اول همدلی با فرد سوگوار


بهترین شیوه‌ی بودن و همدلی‌کردن در‌کنار فرد سوگوار این ا‌ست که اولا بدانیم مرحله‌ی اولی که او می‌گذراند به احتمال زیاد انکار ا‌ست؛ پس بیشتر از این‌که بخواهیم به او ثابت کنیم که اشتباه می‌کند یا این‌که برعکس، با او هم‌دست شویم و به انکار واقعیت و تشویقش به عدم حضور در مراسم و ... دامن بزنیم، در‌کنارش بوده و بیشتر شنونده باشیم تا گوینده و اجازه دهیم که بارها و بارها تجربه‌اش را برای‌مان تعریف کند.

حضور در مراسم خاکسپاری


باید به او کمک کنیم که در مراسم خاکسپاری و بعد از آن حضور داشته باشد. این حضور به هضم بهتر این اتفاق کمک می‌کند. اگر هم جایی احساس خستگی مضاعف داشت، به او فرصت ا‌ستراحت بدهیم. وقتی انسان با هیجان‌های سخت و سنگینی روبه‌رو می‌شود، حتی جسمش هم این سنگینی را حس می‌کند و طبیعی ا‌ست که خسته باشد. حتی ممکن ا‌ست گاهی تصمیم‌گیری‌های بسیار ساده، در حد حتی حمام‌کردن هم برای فرد سوگوار بسیار دشوار باشد؛ بهتر ا‌ست در این مواقع بیشتر در‌کنارش باشیم و کمکش کنیم.

زیاد گریه کردن یا کم گریه کردن در خاکسپاری


به‌خاطر داشته باشیم که افراد به شیوه‌های مختلفی با سوگ روبه‌رو می‌شوند و بیشتر و کمتر گریه و بی‌قراری‌کردن لزوما به‌معنی اهمیت داشتن یا نداشتن فرد متوفی و ملاک بهتر یا بدتر بودن حال فرد سوگوار نیست. بهترین کار این ا‌ست که اجازه دهیم فرد عزادار به شیوه و اندازه‌ی خودش، در حدی که به خودش یا دیگران آسیبی نرساند، احساساتش را ابراز کند.
ممکن ا‌ست افراد دچار پرخوابی یا بی‌خوابی و یا پراشتهایی یا بی‌اشتهایی عصبی شوند که در روزهای اول کاملا طبیعی ا‌ست. در این مواقع بهتر ا‌ست تا‌جایی‌که به جسمش آسیبی وارد نشود، مداخله نکنیم؛ مگر این‌که به‌لحاظ جسمی دچار مشکل شود که با مشورت پزشک می‌تواند به‌صورت موقت درمان دارویی دریافت کند.

روش های مختلف سوگواری


آگاه باشیم که طی‌کردن پروسه‌ی سوگ در افراد مختلف، با توجه به خلق‌و خوی خودشان یا نوع ارتباطشان با فرد متوفی، عمق ارتباطشان، میزان صمیمیتشان و نوع یا شیوه‌ی مطلع شدن از مرگ می‌تواند بسیار متفاوت بوده و زمان متفاوتی هم نیاز داشته باشد. بنابراین از مقایسه‌ی اعضای یک خانواده با هم و ارز‌ش‌گذاری در شیوه‌ی روبه‌رو شدن آن‌ها و عزاداری‌شان پرهیز کنید.
بهترین و موثرترین شیوه‌ی حضور و همراهی می‌تواند این باشد که با توجه به ظرفیت روانی فرد،در‌کنارش باشیم تا احساساتش را تجربه کند و آن‌ها را انکار نکند. او باید فرصت داشته باشد تا از خاطراتش با فرد متوفی و در صورت تمایل، احساسات و افکارش صحبت کند؛ حتی اگر احساساتی مثل خشم یا احساس گناه یا حسرت و افسوس داشته باشد که شنیدنش برای ما سخت ا‌ست. به‌یاد داشته باشیم که گاهی حضور با‌کیفیت ولی در سکوت می‌تواند بسیار موثر‌تر از به‌زبان راندن کلمات و جملات مخرب باشد.

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background