menu button
سبد خرید شما
راهکارهایی برای معنا بخشیدن به زندگی با بهره‌گیری از نظریات «ویکتور فرانکل»
موفقیت  |  1402/10/05  | 
راهکارهایی برای معنا بخشیدن به زندگی با بهره‌گیری از نظریات «ویکتور فرانکل»

راهکارهایی برای معنا بخشیدن به زندگی با بهره‌گیری از نظریات «ویکتور فرانکل»


«از آیینه بپرس نام نجات‌دهنده‌ات را». یکی از نظریه‌های مهم روان‌درمانی که کمک زیادی به انسان‌ها می‌کند، نظریه معنادرمانی است. بر اساس این نظریه، بیشتر مشکلات روانی نتیجه کمبود هدف و معنا در زندگی است.

 

«ویکتور فرانکل» نظریه‌ای را به‌وجود آورد که گاهی می‌تواند به‌معنی «درمان به‌وسیله معنا» باشد. پیش‌فرض معنادرمانی این ا‌ست که زندگی معناهای بی‌شماری دارد و هر انسانی قادر ا‌ست که معنایی را برای زندگی خویش انتخاب کند. معناجویی در عشق، سختی، رنج و ساختن زندگی وجود دارد.
معنادرمانی در زمینه‌ایجاد حس معنا و کاهش سطح احساسات منفی افراد بسیار موثر بوده ا‌ست. بنابراین وظیفه اصلی مشاوران و درمانگران، کمک به مراجعان در فرایند جست‌وجو برای یافتن ارزش و معنا در زندگی ا‌ست تا آن‌ها بتوانند انتخاب‌هایشان را بررسی کرده و در‌نهایت به یک وجود معنادار برسند.
تحقیقات نشان داده که فقدان معنا در زندگی می‌تواند منجر‌به احساس بیهودگی و احساس بی‌ارزشی در زندگی شود. بنابراین معنادرمانی می‌تواند یک مداخله مؤثر برای افرادی باشد که در زندگی بی‌انگیزه هستند‌.


مطالعات روان‌شناسی تا آنجا پیش رفته که ادعا می‌کنند مداخلات معنامحور مانند معنادرمانی، برای سلامت روانی انسان‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند و کاربرد آن‌ها در درمان اختلالات روانی و روان‌آزردگی‌های حاصل از بیماری‌های جسمانی غیرقابل‌تحمل، اثربخش ا‌ست.
در زندگی روزهای سختی وجود خواهند داشت و سلاحی به‌نام معنا می‌تواند به ما کمک کند تا قدرتمندتر باشیم؛ ما باید معناها را متناسب با تفاوت‌های فردی و منحصربه‌فرد بودن خودمان خلق کنیم.

نقش معنا و معنادرمانی در زندگی انسان

 
معناها به ما حس تعلق و بقا می‌دهند و می‌توانند باعث شکوفایی انسان شوند، چون می‌توانیم با وجود معناهای زندگی تاب‌آورتر شویم و به پذیرش برسیم؛ چرا‌که هر چیزی می‌تواند کنار ضد خودش معنا پیدا کند.
معنای زندگی از فرد به فرد، حتی روز‌به‌روز و ساعت به ساعت می‌تواند تغییر کند.
همان‌گونه که کفش‌ها و لباس‌های سال‌های گذشته ما، امروز به‌درد ما نمی‌خورند، معناهای گذشته ما هم اثربخشی گذشته را ندارند.
فرانکل به‌همراه همسر، والدین و اعضای خانواده‌اش به اردوگاه کار اجباری نازی‌ها اعزام شد و تنها عضو خانواده بود که از اردوگاه آشویتس زنده بیرون آمد.
فرانکل معتقد بود که انسان‌ها با چیزی به‌نام «میل به معنا» برانگیخته می‌شوند که برابر با میل به یافتن معنای زندگی ا‌ست. او ا‌ستدلال کرد که زندگی حتی در بدترین شرایط هم باید معنایی داشته باشد و انگیزه‌ زندگی با یافتن معنای آن به‌وجود می‌آید. او معتقد بود که هر فرد دارای هسته و درون سالمی ا‌ست و باور داشت زندگی هدف و معنا را ارایه می‌دهد اما وعده‌ خوشبختی نمی‌‌دهد.


روش‌های یافتن معنا در زندگی چیست؟


معنادرمانی معنایی برای زندگی پیشنهاد می‌دهد که به سه روش متفاوت می‌توان آن را کشف کرد:
- با خلق یک اثر یا انجام یک عمل.
- با تجربه‌ چیزی یا مواجه‌شدن با شخصی.
- با نگرشی که ما نسبت‌به رنج غیر‌قابل‌اجتنابمان داریم.


ویکتور فرانکل در کتاب معروفش «انسان در جست‌وجوی معنا» به زندان آشویتس اشاره کرد و گفت که در آنجا آدم‌هایی را دیده که امید داشتند قبل از کریسمس آزاد شوند و به خانه برگردند. وقتی کریسمس می‌شد و آن‌ها در خانه نبودند، ناامید می‌شدند و دست به خودکشی می‌زدند. آدم‌های ناامید در اردوگاه یا دزدی می‌کردند یا آدم‌فروشی و یا خودکشی. وقتی‌که ناامید می‌شدند و حس پوچی می‌کردند، دیگر کارشان تمام بود. او باور داشت که انسان به امید زنده ا‌ست و باید با جریان خزنده پوچی و نا‌امیدی مبارزه کند. فرانکل باور داشت معنا را در سه چیز می‌توان جست‌وجو کرد:
1- کار و خدمت ارزشمندی را انجام بدهیم.
۲- بدون قید و شرط بتوانیم عشق بورزیم.
۳- با متانت و صبوری رنج‌ها را پشت سر بگذاریم.

 
ویکتور فرانکل اعضای خانواده‌اش را در اردوگاه آلمان نازی از دست داد، ولی چون معنا و رسالت داشت، توانست ادامه دهد. فرانکل می‌گوید:
«در اردوگاه تمام مدت در ذهنم تصویر‌سازی می‌کردم که دارم کتاب روان‌شناسی‌ام را می‌نویسم و با یک تجربه‌دست اول می‌توانم به دیگران کمک کنم تا معنا را در زندگی‌شان پیدا کنند. این چنین بود که توانستم از آن جهنم زنده بیرون بیایم.»

معنای زندگی

پروتکل برنامه معنادرمانی ویکتور فرانکل :


• بررسی لزوم وجود معنا در زندگی‌، خلاء وجودی، آزادی و اراده
• یافتن یک معنا برای زندگی خود
• آگاهی از مسئولیت‌پذیری و نقش آن در به‌دست آوردن موفقیت
• پذیرش مسئولیت در موقعیت‌های بحرانی و ناامید‌کننده و در برابر ناکامی‌های زندگی خویش
• تعریف معنای باور و پذیرش خویشتن، شناخت ویژگی‌های خویش، توجه به آزادی معنوی
• بیان این موضوع که انسان، تحت سلطه شرایطش نیست و حق انتخاب دارد
• تهیه فهرستی از توانایی‌های درونی
• شناخت منابع معنا: ارزش‌های خلاق، تجربی و گرایشی در زندگی
• ترمیم و بازسازی افکار برای رهایی از احساسات پوچ و بی‌ارزش
• تکنیک تغییر نگرش، برای رهایی از احساس بی‌ارزشی
• لزوم برقراری ارتباط با دیگران و یافتن معنای عشق؛ صحبت در مورد جنبه های متفاوت عشق
• توجه به بعد انسانی عشق و حفظ جنبه‌های انسانی آن
• ارائه ایده‌هایی جدید برای افزایش عشق در زندگی
• بررسی معنای رنج؛ توجه به این موضوع که انگیزه اصلی و هدف زندگی گریز از درد و لذت‌بردن نیست بلکه معناجویی ا‌ست که می‌تواند به زندگی مفهوم ببخشد

 
یکی از روش‌های موثر در را‌ستای رسیدن به‌معنای زندگی‌، خودباوری ا‌ست.
خودباوری، توانایی فرد برای مقابله با موانع زندگی و شاد زیستن ا‌ست. خودباوری، در‌واقع آن چیزی ا‌ست که راجع به خود می‌اندیشیم و احساس می‌کنیم نه آن چیزی که دیگران در مورد ما می‌اندیشند. در‌واقع خودباوری حقیقی، اعتباری ا‌ست که از‌سوی خویش کسب می‌کنیم.
افراد در طول عمر خود احساسات مختلفی را تجربه می‌کنند که از طیف مثبت تا منفی نوسان دارد. یکی از این احساسات، احساس بی‌ارزشی ا‌ست که عامل مهم و موثر بر سلامت روانی سالمندان شناخته شده ا‌ست.

 
احساس بی‌ارزشی را به‌صورت حس نا‌امیدی شدید تعبیر می‌کنند، به‌طوری که فرد احساس می‌کند تأثیری در دنیا و زندگی ندارد. کسانی که تجربه بی‌ارزش بودن را دارند به‌سختی می‌توانند جنبه‌های مثبت زندگی خود را ببینند و غالبا تنها نقاط منفی را در‌نظر می‌گیرند.

معنای زندگی

چگونه می‌توانیم اصول معنادرمانی را برای بهبود زندگی روزمره خود به‌کار گیریم؟

• برای معنادرمانی چیزی بسازید.
همان‌طور‌که فرانکل پیشنهاد می‌کند، ساختن و ابداع چیزی (به‌عنوان مثال نقاشی) به شما حس رسیدن به هدف را می‌دهد. این کار می‌تواند به زندگی شما معنا ببخشد.


• برای معنادرمانی روابطتان را توسعه دهید.
ماهیت پشتیبان گذراندن وقت با دیگران به شما کمک می‌کند تا حس معنایی بیشتری در زندگی خود ایجاد کنید.


• برای معنادرمانی هدف را در درد پیدا کنید!
اگر اتفاق بدی را پشت سر می‌گذارید، سعی کنید در آن هدفی پیدا کنید. حتی اگر این کار یک نیرنگ ذهنی باشد به شما کمک می‌کند تا از پس آن برآیید. به‌عنوان مثال، اگر یکی از اعضای خانواده تحت درمان‌های پزشکی قرار دارد و بیمار ا‌ست، هدف خود را در بودن و حمایت از آن شخص در آنجا ببینید.


• برای معنادرمانی درک کنید که زندگی عادلانه نیست.
در این جهان شما لزوما با یک زندگی عادلانه روبه‌رو نیستید. ولی به‌خاطر داشته باشید که زندگی حتی در بدترین شرایط نیز می‌تواند معنا داشته باشد.


• آزادی در یافتن معنا
به‌یاد داشته باشید که شما انسانی آزاد هستید و هیچ‌کس نمی‌تواند معنای زندگی را از شما بگیرد. تا زمانی‌که افراد نتوانسته باشند معنای زندگی خود را بیابند، همواره سرگشته و حیرانند. به قول مولانا که می‌گفت‌:
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ز کجا آمده‌ام، آمدنم بهر‌چه بود؟
به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم

دکتر ناصر جعفر زاده/ روان‌شناس

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background