در دنیای واقعی خودتان را آنفالو نکنید
چگونه در شبکههای مجازی، حال بدمان را به حال خوب تبدیل کنیم؟
امروزه شبکههای مجازی، شاید بیش از دنیای واقعی سرگرممان میکنند و هر بار موبایل یا هر وسیله دیگری را که قابلیت اتصال به اینترنت دارند، در دستانمان میگیریم، اصلا گذر زمان را احساس نمیکنیم و گاهی متوجه نیستیم که عمر گران را چه ارزان میگذرانیم. اما آیا میتوانیم شبکههای مجازی را از زندگیمان حذف کنیم و از فردا، برگردیم به روزگاری که هیچ کدام از اینها وجود نداشت و هرآنچه بود، در دنیای واقعی اتفاق میافتاد؟! خیر نمیشود و حالا ما، خوب یا بد، به این سبک از زندگی عادت کردهایم و حتی بسیاری از ما از این راه، امرار معاش میکنیم. اما آیا شده در این سالهای عضویت و وقتگذرانی در دنیای رنگین شبکههای مجازی، از خودمان بپرسیم: «من چه چیزی و چه کسی را و برای چه منظوری دنبال میکنم؟» آیا از خودمان میپرسیم صفحاتی که دنبال میکنیم، برایمان مفیدند یا در ناخودآگاهمان، تاثیر منفی میگذارند؟ آیا اصلا به حال و احوالمان بعد از دیدن و خواندن برخی صفحات، توجه کردهایم؟ در این مقاله سعی داریم به این سوالاتی که اکثرا از خود نپرسیدهایم، پاسخ بدهیم و یک الگوی سالمتر برای گذراندن وقت مفید، ترسیم کنیم.
چرا در شبکههای مجازی عضو میشویم؟
آن زمان که ارتباط برقرارکردن با دیگرانی که در نزدیکی ما زندگی نمیکردند، تنها از طریق نامه نوشتن و چاپارها و در نهایت پست امکانپذیر بود، کسی فکر نمیکرد که بتوان با یک گوشی از طریق باجههای تلفن، با کسی در همان شهر یا شهری دیگر ارتباط برقرار کرد.
چندی بعد، تلفنها وارد خانهها شدند و دیگر نیاز به همان باجهها هم کمرنگ شد. سرعت پیشرفت تکنولوژی از آرزوهایمان پیشی گرفت و طولی نکشید که تلفنهای همراهی که صفحات آنها سیاه و سفید بود، به جیب ما راه پیدا کردند و تلفنها از یک گوشی ساده که فقط برای تماس چند دقیقهای از آن استفاده میکردیم، به دنیایی پیچیده و رنگی تبدیل شدند تا درحالیکه در خانه نشستهایم، به صدها و هزاران کیلومتر آن طرفتر وصل شویم و اطلاعات درست و غلط را به ناخودآگاهمان وارد کنیم.
پس برای چه نباید این دنیای رنگارنگ مجازی را که بیشتر کاربران آن در تلاشند خود را خوشبختتر از تبلیغات بازرگانی نشان دهند، ما را شیفته خود کند؟ چرا چنین مدینه فاضلهای نباید جذبمان کند، وقتی هستند کسانی که آرزوهایمان را زندگی میکنند؟ چرا وقتی میتوان با عضویت در شبکههای مجازی، میلیونها فروشگاه آنلاین را بدون خستگی حاصل از قدمزدن در پاساژها و در ترافیک ماندن، زیر و رو کرد، آن را کنار بگذاریم؟ دهها دلیل دیگر را هم میتوان برشمرد تا ما را برای تداوم حضور در فضای مجازی مجاب کند
چرا آنچه در شبکههای مجازی دنبال میکنیم، اهمیت دارد؟
با افزایش کاربران و به عضویت درآمدن تعداد بسیار زیادی از افراد در شبکههای مجازی و میزان وقتی که صرف آنها میشود، این دنیای رنگی، نه فقط برای تفریح و فرار از دنیای واقعی، که حتی برای کسب درآمد، بسیاری از افراد را به طمع بیشتر برای جذاب نشاندادن آن به تکاپو انداخت؛ به ویژه آنکه برخی دریافتند میتوان در خانه نشست و به پیامکهای واریزی در حساب بانکی چشم دوخت! این درحالی است که در دنیای واقعی، بسیاری از افراد با تلاش شبانهروزی برای درآوردن خرج یک زندگی فوقالعاده معمولی، درآمد ماهیانه بسیار کمتری از آنها دارند که اصلا قابلمقایسه نیستند! از طرفی، برخی از آنهایی که بدون کمترین زحمت، در خانههایشان نشستهاند و واریزی به حسابشان قابلتصور نیست، نه تلاش زیادی برای آن انجام میدهند و نه حتی برای بالابردن آگاهی و سواد خودشان قدمی برمیدارند.
نتیجه چه میشود؟ اینکه حالا متاسفانه گروهی از افراد را داریم که با حسرت به زندگی رنگی و بدون زحمت این افراد چشم میدوزند و به خوشبختی ظاهری و غیرواقعی آنها «لایک» زده و هر روز دنیای واقعی خودشان را بیشتر «آنفالو» میکنند! این در حالی است که اگر از اکثر دنبالکنندههای این افراد بپرسید که برای چه فلان صفحه را دنبال میکنید، پاسخ میدهند:
«فلانی خیلی خودش است و با دنبالکردن صفحهاش، حس خوبی میگیرم!»
اما تحقیقات نشان میدهد که این حس خوب درواقع یک حس بد در ناخودآگاه فرد است؛ درست مثل ناامیدی، خشم، غم و حتی اقدام به خودکشی بابت مقایسه آنچه در دنیای واقعی خود میبینند و آنچه دیگران از زندگی خود نشان میدهند!
زندگی واقعی اینفلوئنسرها
بسیاری از افراد که دنبالکنندگان بسیاری دارند و در شبکههای مجازی با اصطلاح «اینفلوئنسر» شناخته میشوند، برای واقعیتبخشی بیشتر به دنیای مجازی و صادق نشاندادن بیشتر خودشان، از جملاتی نظیر: «ما هم در دنیای واقعی سختی میکشیم و همیشه آنقدر که نشان میدهیم، خوشحال نیستیم و به مانند دیگران، در زندگی خود بگومگو و اختلاف و حتی دعوا داریم» استفاده میکنند. بنابراین بسیاری از دنبالکنندگان آنها، صرفا با چنین جملاتی به این نتیجه میرسند که فلان اینفلوئنسر خیلی خودش است و ادا در نمیآورد؛ پس دوستش دارم و او را دنبال میکنم!
اما نکته مهم اینجاست که آیا واقعا به عواقب دنبالکردن صفحاتی که بار مفیدی ندارند که هیچ، ضرر اندر ضرر هستند، فکر میکنیم؟ آیا متوجه هستیم که چه آسیبی به خود، اطرافیان و جامعهمان میزنیم؟ آیا به رشد قارچگونه صفحات به اصطلاح زرد توجه کردهایم که حاصل همین اعتمادهای بیحدوحصر ما به آنها و مشروعیتبخشیدن به زندگی بدون تلاش (یا عدم قابلقیاسبودن میزان تلاش با میزان درآمد آنها) فکر کردهایم؟ آیا توجه کردهایم که درآمد یک سال بسیاری از والدین دانشآموزانی که چند شیفت کار میکنند، کمتر از ۱۵ ثانیه تبلیغگرفتن بدون تلاش والدین برخی دانشآموزان دیگر است و این بچهها، حتی اگر در یک مدرسه تحصیل نکنند، اما در یک جامعه با هم زندگی میکنند و فردا روزی، دو طیف عجیب از افرادی در این جامعه زندگی میکنند که با تلاش به جایی که باید، نمیرسند و خشمگینند و افرادی که بدون تلاش کافی به ظاهر به همه جا رسیدهاند، اما آنها هم خشم دارند؟
آیا الگوی صحیحی برای تشخیص صفحات مجازی مفید و غیرمفید وجود دارد؟
دنبالکردن صفحات مختلف در شبکههای مجازی، از آبخوردن هم آسانتر به نظر میرسد و کافیست در حالی که در تختخواب خود دراز کشیدهایم، انگشتمان را روی گزینه «فالو» بگذاریم و از این به بعد، هر چه را که در آن صفحه رخ میدهد، دریافت کنیم و ببینیم. درواقع این بدین معناست که با سادهترین روش ممکن، اجازه میدهیم بخش نهچندان کمی از زمان و روانمان صرف دنبالکردن این صفحات شده و در عوض، در کوتاهترین و با کمهزینهترین روش و کمترین تلاش، جیب صاحب صفحه پر پول شود!
بهترین الگو برای دنبالکردن صفحات مجازی خودتان هستید!
بله درست است، خودتان! کافیست قبل از دنبالکردن هر صفحهی مجازی، ابتدا کمی آن را زیر و رو کنید و قبل از به عضویت درآمدن در آن، از خودتان بپرسید:
۱. این صفحه مجازی را چه کسی اداره میکند؟
۲. این صفحه مجازی چه چیزی به داشتههای من اضافه میکند؟
۳. صاحب صفحه مجازی برای من بهعنوان مخاطب چه مقدار تلاش میکند؟
۴. آیا این صفحه مجازی با زندگی واقعی شباهتی دارد؟
۵. آیا بعد از مدتها بودن در چنین صفحهی مجازی، حال من خوب میشود یا قرار است بدون ثمره مثبتی، هر روز تیشه به ریشه اعصابم بزنم؟
۶. آیا میتوانم با دنبالکردن صفحات مفید به جای این صفحه مجازی، از وقتم استفاده بهتری کرده باشم و چیز جدیدی یاد بگیرم؟
و...
کافیست ابتدا در مقابل خودمان و سپس در مقابل جامعه و دیگران احساس مسئولیت داشته باشیم که لازمه این احساس مسئولیت هم این است که خودمان و دیگران را دوست بداریم و بعد با این کار، مطمئن باشید افراد را به این سمت سوق میدهیم که برای مفیدبودن صفحاتشان تلاش بیشتری کنند (احترام به مخاطب) و اطلاعات مفیدتری را در صفحاتشان به اشتراک بگذارند و در نتیجه میزان خشم و ناامیدی و نگرشهای ناسالم را کمرنگتر کرده وجامعه بهتری را داشته باشیم.