
کودکی روی پرده
معرفی سه فیلم برتر با موضوع کودکی
خیلی از ما دیدن جهان کودکی را نه در گوشیهای همراه و لپتاپ که در تصویری به بزرگی پرده ی سینما تجربه کردیم؛ ما فیلم میدیدیم و نمیدانستیم که رویاهای بزرگسالی ما دارد برای همیشه تغییر میکند. در این بخش سه فیلم از مشهورترینهای سینما را به شما معرفی میکنیم که نه تنها در ایران که در سراسر عالم بخشی از خاطرات عاشقان سینما به حساب می آید؛ فیلمهایی که با محوریت ،کودکی این دوران بی تکرار شناخته شده و فراتر از دوران خودشان هستند.

دزد دوچرخه
فیلم دزد دوچرخه، ساختهٔ ویتوریو دسیکا، فیلمساز ایتالیایی که در سال ۱۹۴۸ میلادی ساخته شد به عنوان یکی از متحولکنندهترین و تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان شناخته میشود.
داستان فیلم:
کارگر بیکاری بهنام «آنتونیو» (ماجورانی) که بهعنوان اعلانچسبان استخدام میشود برای حفظ شغلش مجبور است دوچرخهای را به همراه داشته باشد تا به وسیلهی آن پوسترها را در سطح شهر بچسباند. برای این کار، این مرد تهیدست، با فروش ملحفههای تخت خواب خانهاش، دوچرخهی قدیمی خود را که گرو بانک است، آزاد میکند و سر کار میرود. اما در روز اول کار، دزدی دوچرخهی آنتونیو را در هنگام کار کردن وی میدزدد و آنتونیو مجبور است برای اینکه شغلش را از دست ندهد، هرچه سریعتر دوچرخهاش را پیدا کند.
از اینجا به بعد، با کمک پسر کوچکش و البته معدود دوستانش، به امید یافتن دوچرخه در شهر جستجو میکنند. پس از چند ساعت آنتونیو دزد دوچرخه را در خیابانی میبیند و دنبالش میکند؛ ولی دزد از دست او فرار میکند. پس از آن، او همهجا رد او را میگیرد و در نهایت موفق به، بهدامانداختن وی در محله او میشود؛ ولی وقتی پلیس را خبر میکند، با توجه به اینکه همهی افراد آن محل از دزد دفاع میکنند، پلیس موفق به پیدا کردن دوچرخه نمیشود و در نهایت آنتونیو با بیاحترامی مجبور به ترک آنجا میشود.
آنتونیو که در به دست آوردن تنها وسیله کسب درآمدش ناکام مانده، ناگهان متوجه یک دوچرخه میشود که در کنار خیابان پارک شده و تصمیم میگیرد که آن را بدزدد که این تلاشش ناکام میماند. در پایان، او که در بازگرداندن دوچرخهاش ناموفق بوده، به همراه پسرش در خیابانهای شهر سرگردانند. در این لحظه از فیلم، یکی از درخشانترین سکانسهای تاریخ سینما رقم میخورد؛ جایی که پسربچه دست پدرش را محکم میفشارد تا غرور له شدهی او را بازگرداند.
شهر خدا
شهر خدا فیلمی برزیلی در ژانر گانگستری محصول ۲۰۰۲ است. این فیلم توسط فرناندو میرالس و کاتیا لوند کارگردانی شده است. این فیلم که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، توانست موفقیتهای جهانی زیادی را کسب کند.
داستان فیلم:
شهر خدا روایتی از رشد جرم و جنایت در حاشیه شهر ریو دوژانیرو در خلال سالهای دهه ۶۰ تا ۸۰ میلادی است. خشونت، فقر و سیاستهای غلط حکومت، سه شاخصهای هستند که فیلم با نمایش آن، به ما میگوید که جهان کودکان چگونه میتواند با این سه شاخص نابود شود.
فیلم در محله ی فقیر نشین «شهر خدا» در حومهی ریو دو ژانیرو پیش میرود. محلهای که هیچ قانونی در آن حکمفرما نیست و مافیا شهر را در دست دارد. شهر پر است از خشونت و مواد مخدر. داستان فیلم پیرامون زندگی دو کودک است که در این شهر بزرگ میشوند و هر یک مسیری کاملا متفاوت را طی میکنند.
دو گروه تبهکاری که یکی به رهبری «لیتل دیدز» و دیگری به رهبری «کاروت» هستند، می خواهند همدیگر را از دور رقابت خارج کنند تا توزیع مواد مخدر شهر را به تنهایی در دست بگیرند. ماهها جنگ خونین بین آنها ادامه دارد تا سرانجام پلیس دو گروه را محاصره میکند و برخی از اعضای آنها را میکشد و عدهای را دستگیر می کند. در این میان پسر جوانی به نام «راکت» که از صحنههای درگیری دو گروه عکسهای خبری مهمی تهیه کرده، به شهرت و تمکن مالی میرسد.
این فیلم مهفوم شعار «اگه فرار کنی دیو میگیرتت، و اگه سرجات بایستی میخورتت» را در دل خود دارد.
کریمر علیه کریمر
کریمر علیه کریمر نام فیلمی به کارگردانی رابرت بنتون محصول سال ۱۹۷۹ ایالات متحده آمریکا است که موضوع آن طلاق است و تاثیرات ضمنی و صریح آن روی کودکان این زوجها را به نمایش میگذارد. این فیلم فوقالعاده، نامزد ۹ اسکار شد که موفق به کسب ۵ جایزه از جمله بهترین فیلم شد.
داستان فیلم:
تد کریمر (با بازی درخشان داستین هافمن) کارمند سخت کوش و نسبتاً موفق یک شرکت تبلیغاتی است اما بیش از حد در کار خود غرق شده و به همین خاطر همسرش جوآنا (با نقشآفرینی ماندگار مریل استریپ) شدیداً احساس تنهایی میکند. در ابتدای فیلم جوآنا در کمال تعجبِ تد، تصمیم خود برای متارکه را به وی اعلام کرده و به کالیفرنیا میرود. اما مجدداً به نیویورک بازگشته و در حالی که پانزده ماه از ترک خانه توسط وی میگذرد تصمیم خود برای گرفتن حضانت تنها فرزندشان، بیلی، را به شوهر سابقش اعلام میکند. اما درخواست وی با مخالفت شدید تد روبرو میشود. تد که بسیار ناراحت است در کمال بدشانسی کار خود را نیز از دست میدهد. از آنجایی که تا زمان برگزاری دادگاه فرصت چندانی نیست وی باید هرچه سریعتر شغل جدیدی پیدا کند در غیر این صورت صد درصد حضانت بیلی از وی گرفته خواهد شد. هرچند که حتی در صورت شاغل بودن تد و یا توجه به اینکه بیلی هفت سال بیشتر ندارد، احتمال اینکه دادگاه با درخواست حضانت جوآنا مخالفت کند بسیار پایین است.
فیلم در ظاهر با دغدغهی یک پدر به تنگا رسیده پیش میرود، اما در بطن خود، جهان کودکی را به نمایش میگذارد که آهسته آهسته رو به نابودی میرود.